ماجان، زنانِ مصمم تر از مردان

“ماجان” فیلمی به کارگردانی” رحمان سیفی آزاد”، روایت زندگی زنی است که فرزندی معلول دارد و برای نگه داشتن او در خانه با همسرش سخت درگیر است و نهایتا با همه مشکلاتی که پیش رو دارد، موفق می شود همسرش را متقاعد کند که این کودک را از خانه نراند.

0

مریم معیری/

“ماجان” فیلمی به کارگردانی” رحمان سیفی آزاد”، نویسندگی” لیلا لاریجانی”  و تهیه کنندگی ” محمد مهدی عسگرپور” از فیلم های حاضر در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر است.رحمان سیفی آزاد، کارگردانی که او را قبل از کارگردانی در سمت نویسنده و مدیر در حیطه سریال سازی می ¬شناسیم. او به همراه لیلا لاریجانی فیلم پرحاشیه ” من مادر هستم” را به کارگردانی فریدون جیرانی، نوشته اند. در ماجان هم سیفی آزاد با لیلا لاریجانی همکار است. سیفی آزاد دوباره در پروژه ای فعالیت داشته که نقش مادر در آن پررنگ است.

خلاصه داستان
ماجان تلاش های یک مادر برای نگهداری از فرزند معلولش است؛  زنی که دو فرزند سالم دارد اما احسان معلول است. شوهرش با نگهداری از احسان در خانه مخالف است برای همین مسئله درگیری ها و چالش هایی بین اعضای این خانواده پیش می آید.

ماجان، مامان جان احسان
دیدن مهتاب کرامتی در نقش ماجان در فیلم ماجان، مخاطب تلویزیونی را به یاد تله فیلم “آذر” به کارگردانی فرزاد موتمن می اندازد. در آذر هم مسئله نگهداری از فرزند معلول است و اتفاقا مهتاب کرامتی بازیگر نقش آذر است. گریم کرامتی هم به طور کلی در دو فیلم خیلی شبیه به هم است. زنی رنج کشیده که طبق روال سینمای ایران باید چادری باشد با لباس های تیره.
از آذر می گذریم و بر مولود در فیلم ماجان که بچه ها ماجان صدایش می زنند، تمرکز می کنیم. مولود زنی سنتی است و به خودش نمی رسد، زنی نسبتا جوان با سه فرزند رضا پسر بزرگتر که حدودا سیزده سال دارد. ریحانه که هشت سال دارد و احسان که معلول است.  هاشم شوهر مولود (فرهاد اصلانی) راننده کامیون است و مخالف نگهداری از احسان در خانه. به همین علت فشار زندگی بر مولود بیشتر از حالت عادی است.
مولود شخصیتی آرام دارد و سعی می¬کند همواره به حرف شوهرش گوش دهد و مطیع او باشد و در دلخوری ها او پیش قدم آشتی است، از اخم شوهرش می ترسد و با لبخند او دلگرم و خوشحال می شود اما جدای از تمام احساسات همسری اش، این بار قرار گذاشته و مصمم است که به هر قیمتی احسان را در کنار خودش نگه دارد. مولود در دیالوگی به شهناز می گوید که “انگار همین احسان برام مونده، رضا و ریحانه که سرشون به درس و مشق و کار خودشونه.” مهر او به احسان بسیار زیاد است و حتی بعضی وقت ها رضا و ریحانه به احسان حسودی می کنند.
 مولود کم کم می خواهد یاد  بگیرد که چگونه باید تنهایی زندگی کند. او به پیشنهاد شهناز  مربا می پزد و در قنادی شهناز می فروشد.
ماجان بر خلاف هاشم از نگاه دیگران به فرزندش نمی ترسد و خجالت نمی کشد. او احسان را هم مانند ریحانه و رضا از لطف و حکمت خداوند می بیند. در حالی که هاشم احسان را تاوان گناه می داند؛ گناهی که در فیلم معلوم نمی شود که چیست اما حس می شود که هاشم مرتکب آن بوده است و به همین دلیل نمی خواهد تاوان گناهش جلوی چشم خودش و مردم باشد.
 درصد حس مادرانگی در ماجان از حس همسری بیشتر است. او حتی حاضر می شود که بدون همسرش هاشم زندگی کند اما بدون احسان نه.

شهناز مستقل
در مقابل مولود، شخصیت شهناز با بازی سیما تیرانداز است، زنی مدرن که استقلال دارد و نمی خواهد زیر بار هیچ حرف زوری برود.  شوهرش مرده و حالا چند سالی است که فرشید(برادر هاشم) با اینکه از شهناز کوچکتر است، به او علاقه نشان داده و قصد ازدواج دارند. رابطه شان خلاف عرف است. به نظر نمی رسد که محرم باشند اما رفتارهای شان مانند زوجی است که به هم محرمند.
شهناز همیشه لاک قرمز دارد و با ماشین خودش اینور و آنور می¬رود. او صاحب یک قنادی است و مدام در گوش مولود زمزمه می¬کند که با هم یک کارگاه محصولات خانگی راه بیندازند؛ چراکه مرباهای مولود در قنادی فروش خوبی دارد. شهناز همواره به مولود حق می دهد و به او کمک می کند.

کلیشه هوو
بهنوش بختیاری در نقشی کوتاه و جدی، زنی است که هاشم می خواهد از لج مولود و به اصرار خواهرش زینت با او ازدواج کند. او از آن دست زنان غیر قابل درک است که به دلیل مشکل همسرش در باروری، از او جدا شده و حالا به قول خودش برای اینکه در دوران پیری بی بچه و دست تنها نماند، می خواهد با هاشم ازدواج کند در حالی که می داند او یک زن و سه فرزند دارد! و جالب است به مولود می گوید : تو رو خدا راضی نشو که بدبخت شم، اگر مشکل(مشکل ارثی احسان) از آقا هاشمه به من بگو.
در فیلم شخصیت زن دیگری نیز داریم که با اینکه غایب  است و فقط صدایش شنیده می¬شود، تاثیرگذار است. زینت خواهر هاشم که نه تنها محرک و مشوق هاشم در ازدواج مجدد است، بلکه یکی از مخالفان فرشید برای ازدواج با شهناز است.

ماجان در یک نگاه
فیلم ماجان در بخش چشم انداز سینمای ایران شرکت کرد و در بین فیلم های مسابقه سی و پجمین جشنواره فیلم فجر نبود.
 اگر بازی فرهاد اصلانی را کنار بگذاریم،  ماجان نه بازی های درخشانی دارد (البته عرفان برزین هم توانسته نقش احسان را خوب ایفا کند)و نه کارگردانی قوی. آدم ها منطق رفتاری شان را گم می کنند و جایگاه شان در داستان خوب تعریف نمی شود. در نهایت می توان گفت ایده رنج کشیدن یک مادر برای نگهداری از فرزند معلولش به هر قیمتی در این فیلم  قابل تامل است.

/انتهای متن/

درج نظر