فاطمه معصومه(س)؛ که میهمان عزیز مردم ایران شد

امروز روز ولادت دختریست از خاندان پیامبر؛ معصومه ای به نام فاطمه که اهل علم بود و نزد پدر عزیز و اهل ادای وظیفه بود و برای همین مورد احترام برادر و ازدواج نکرد، برای آن که کسی لایق همسری اش نبود و بر اثر هجرتی تاریخی میهمان مردم ایران شد برای همیشه.

0

فریبا انیسی/

آمده بودند سوال بپرسند حضوری. آن وقت ها که نه تلفن بود، نه ایمیل و نه تلگرام و شبکه مجازی. مولا نبود. نامه نوشتند سوالات شان را ردیف کردند و گذاشتند تا هر وقت مولا آمد جواب بدهند. از راه دور آمده بودند. نمی شد که وقت و بی وقت بیایند دنبال سوال. عباسی ها مثل کرکس با چنگال های تیز آماده دریدن بودند. برگشتند. مولا هنوز از مسافرت برنگشته بود. ناراحت و دل شکسته شدند. خواستند سوال ها را بگیرند و بروند تا فرصتی دیگر. اما جواب ها آماده بود. تعجب کردند. دختر کوچک خانواده جواب ها را آورد. فرصت پرس و جو نبود. باید راهی می شدند. کمی هم دلگیر بودند. این همه راه آمده بودند مولا را ندیده برگشتند.

 

عزیز کرده ی پدر

خواست خدا بود که مولا را دیدند در همان راهی که می رفتند از مدینه، ایشان به خانه می آمد. سوال وجواب ها را نشان دادند مبادا جایی کم توضیح داده باشد یا اصلاً…

مولا نامه را باز کرد و خواند وگفت: پدر به فدایش، پدر به فدایش، پدر به فدایش …

امام موسی­بن­جعفر(ع) قربان صدقه دختر کوچکش معصومه(س) می­رفت، جلوی چشم آن همه مرد که از نسل مردمی بودند که دخترها را زنده به گور می­کردند.

آن قدر عزیز و محترم بود که برادرش امام­رضا(ع) می گفت: هر کس قبر او را زیارت کند، در حالی که حق او را بشناسد به بهشت می رود. می گفت: اگر او را زیارت کردید، گویا مرا زیارت کرده اید.

 

ازدواج نکرد

با همه تأکیدی که اجدادش بر مسئله ازدواج داشتند، اما ایشان مثل بسیاری از دختران خانواده اش ازدواج نکرد.

البته تأکید پدرش هم بود در وصیت نامه­اش خطاب به پسران:

« هرکدام از آنها اگر بخواهد خواهرش را تزویج دهد، بدون اجازه‌ و فرمان امام رضا(ع)،چنین حقی را ندارند، زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج از همه آنها آگاه تر است.»

می گویند بزرگترین دختر پدرش بوده­است. می گویند هنگام شهادت پدرش ده سال داشت. می­گویند چون طبق وصیّت امام­ موسی­کاظم (ع) ازدواج دختران آن حضرت به مشورت و اجازه امام رضا (ع) بستگی داشت. چرا که آن حضرت به مصلحت خواهران شان آگاهتر از دیگران بودند. بنابراین مجرد ماند. اما باز هم می گویند این مسئله فقط برای نشان دادن حجت وامامت امام رضا(ع) بر برادرانش بوده است.

می گویند برای ایشان همسر مناسب و همتایی وجود نداشت. زیرا علاوه بر کفودینی، کفو فرهنگی و معنوی نیز نقش بسزایی در ازدواج صحیح دارد. همانگونه که جد شریف شان امام جعفر صادق(ع) فرمود:

«اگر خداوند متعال علی (ع) را برای فاطمه الزهرا (س) نمی آفرید، در سراسر زمین از حضرت آدم گرفته تا هر انسانی بعد از او همسر و همتای مناسبی برای فاطمه الزهرا (س) پیدا نمی شد.»

اما باز هم می گویند بی­شک در فرزندان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) که در مدینه ساکن بودند، مورد مناسبی برای ازدواج معصومه(س)یافت می شد.

می گویند به ایران آمد تا در کنار برادر زندگی کند.

 

بیت النور عبادتگاهش بود

می­گویند در عبادت خداوند غرق بود. حتی زمانی که در بستر بیماری در قم بود برای خود عبادتگاهی را قرار داده بود همان که آن را بیت النور می نامند.

می گویند…

خیلی چیزها می گویند.

اما چه بگویند یا نگویند، شیعه می­داند امام موسی بن جعفر(ع) دختری داشت به لطافت بهار و به پاکی باران، معصومه ای فاطمه نام که شهید شد چون مادرش فاطمه(س). در دیار غربت به خاک سپرده شد چون برادرش رضا(ع). دختری که بی واسطه شیعه را شفاعت می کند بی حساب ، چون پدر و برادرش روز قیامت.

/انتهای متن/

درج نظر