طعم گس تنهايي

خبر خوش

داشتن يك خواهر يا دوست صميمي از آن گنج هاي بي بديل است براي لحظات بي كسي. پدر و مادر هم که جای خود اما همسر داشتن چيز ديگري است. مرد يا زني كه هست؛ چون تو به بودنش نياز داري. به حرف زدن و به نمايش درآمدن در حضورش. بايد باشد تا بتواني زندگي را آنچنان كه خدا مقرر كرده، با همه لذت هاي بي بديل و رنج هاي جانكاهش تجربه كني.

2

من تنهايي خوابم نمي برد. تنهايي در كوچه معذب مي شوم و مدام فكر مي كنم زير نظرم. حتي وقتي هندزفري توي گوشم است و موسيقي دوست داشتني ام را زمزمه مي كنم باز حواسم هست كه مردم چجوري به من نگاه مي كنند.  اما حضور همسرم يا حتي پسر كوچكم همه چيز را حل مي كند و من رها می شوم.

دوران نوجواني دقیقا وسط جشن عروسی یا مهمانی تنهایی عمیقی را  در قلبم احساس می کردم. ديگر صدايي نمي شنيدم و با بوي تند عطر و چرخش زنان به خلسه فرو مي رفتم. چيزي از درون مرا در خود مي كشيد. خودم را نشانم مي داد،  يكه و بي واسطه، و طعم گس تنهايي را به من مي چشاند. همزمان لذت مي بردم و رنج مي كشيدم. مرز تنهايي و خلوت را گم مي كردم. دوست داشتم کسی بیاید و حجم تنهایی مرا درک کند و نجاتم دهد.

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی

دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی

اما پس از ازدواج هم زیاد پیش می آید که احساس تنهایی کنم.  شاید اصلا قرار نیست انسان فراموش کند که تنهاست.

اما به نظر من آدم وقتي مي تواند از تنهايي لذت ببرد كه مطمئن باشد براي هميشه تنها نيست.  تنهايي بيشتر شبيه تفريح و فانتزي است تا يك خواست هميشگي.

 داشتن يك خواهر يا دوست صميمي از آن گنج هاي بي بديل است براي لحظات بي كسي. پدر و مادر هم که جای خود.  اما همسر داشتن چيز ديگري است. مرد يا زني كه هست؛ چون تو به بودنش نياز داري. به حرف زدن و به نمايش درآمدن در حضورش. بايد باشد تا بتواني زندگي را آنچنان كه خدا مقرر كرده، با همه لذت هاي بي بديل و رنج هاي جان كاهش تجربه كني.

 كجا مادر مي تواند تا به اين حد نقص هايت را ببيند و بي رحمانه بخواهد كه خوب باشي. كجا پدر مي تواند مجبورت كند به تواضع. و يا خواهر آرامت كند .دوستت هم متعهد و مسئول تو نیست که بتوانی برای روزهای ناتوانی پیری روی بودنش حساب کنی.

 شايد اين گونه است كه با حضور آن جنس ديگر، تكامل اتفاق مي افتد. داشتن یک همدم تنهایی را رام و بی خطر می کند.  حالا چرا ما نبايد ناز آن ديگري را بخريم. چرا نبايد احترامش كنيم.  باید بخاطر بسپاریم که او هم گاهی احساس تنهایی می کند و فریاد می زند پس آرام به سكوت پشت فريادهايش گوش كنيم و بگذاريم با ما صميمي شود.

شمس تبريزي مي گويد:

«گله مي كني؟ نزديك تر بيا تا گله نكني.»

/انتهای متن/

نمایش نظرات (2)