شوق به ورزش حلقه مفقوده گسترش ورزش همگانی

هفته‌ای که گذشت، هفته تربیت‌بدنی و ورزش نام داشت، بد نیست که در این هفته، نیم‌نگاهی به حال نسبت بد ورزش همگانی بیندازیم و ببینیم که چرا جای ورزش در روزهای زندگی مردممان خالی است.

0

صدای رادیو تاکسی بلند بود، مجری رادیو با کارشناسی درباره ورزش همگانی و فقر حرکتی صحبت می‌کرد، صحبت‌های کارشناس جالب بود و تأمل‌برانگیز، کارشناس برنامه از حال بد ورزش همگانی و خالی بودن روزهای مردم سرزمینمان از ورزش، تحرک و فعالیت‌های جسمانی می‌گفت، یاد آن روز مطب دکتر افتادم، وقتی آن روز با مادرم در مطب یکی از پزشکان سرشناس ارتوپد بودم یک نکته جالب در همه نسخه‌هایی وجود داشت که این پزشک حاذق تجویز می‌کرد و آن نکته، توصیه و اصرار آن پزشک به ورزش، ورزش کردن و انجام فعالیت‌های جسمانی در طول روز بود.

واقعاً مسئله ورزش و ورزش کردن در بعد همگانی و عامه آن در جامعه ما یک مسئله مهم و حیاتی است؛ که رسیدگی کردن به آن علاوه بر بالاتر بردن میزان امید به زندگی و افزایش نشا ط عمومی، می‌تواند نقش به سزایی در کاهش هزینه‌های درمان و دارو داشته باشد، اما باوجوداین اهمیت، چرا فقر حرکتی، مشکل شایعی در میان افراد جامعه این روز ماست، آیا در این فقر و کمبود مردم مقصرترند یا مسئولین؟

آیا ظرفیت‌های لازم برای گسترش و فرهنگ‌سازی ورزش همگانی وجود دارد یا نه؟

ورزش همگانی در کشور و جامعه ما، جاهای خالی و کمبودهای بسیاری دارد. کمبودهایی که پایش در همه حوزه‌ها از اقتصادی و مدیریتی گرفته تا فرهنگ‌سازی و نیروی انسانی بازشده است، اما آنچه بیش‌ازپیش در این حوزه و در کم‌رنگ شدن ورزش در فعالیت‌های روزانه جامعه اهمیت دارد، مسئله‌ای به نام شوق ورزش است. مسئله‌ای که یک حلقه مفقوده است که شاید هیچ‌کس فقدان آن را احساس نکرده است.

اگر پای درد دل مردم بنشینی و از آن‌ها درباره علت ورزش نکردن و جای خالی ورزش و تحرک در زندگی‌شان بپرسی، غالباً آهی از نهادشان بلند می‌شود و میگویند: «ای‌بابا ورزش کردن دل‌ودماغ می‌خواهد»، ورزش کردن نشاط، شادمانی و امید می‌خواهد و این چیزی است که بخش اعظمی از جامعه ما این روزها در زندگی‌شان ندارند، این واقعیت مهم را باید پذیرفت که مسائل و مشکلات معیشتی، اقتصادی و روانی که این روزها بر سر خانواده‌های ما سایه افکنده است، جدا از حوزه سلامت روان پایش را به خیلی از جاهای دیگر بازکرده است و حوزه ورزش و سبک زندگی سالم که ورزش کردن بخش مهمی از آن را تشکیل می‌دهد نیز از این آفت در امان نمانده است.

به‌راستی باید به مسئولین و کارشناسانمان در فدراسیون عریض و طویل ورزش‌های همگانی بگوییم که گسترش ورزش همگانی تنها به برگزاری کلاس‌ها، تجهیز پارک‌ها و برنامه‌های ورزش صبحگاهی و پیاده‌روی‌های خانوادگی ختم نمی‌شود.

باید به مسئولین ورزش این کشور گفت که برای گسترش ورزش همگانی، قبل از هر کار باید انگیزه و نشاط لازم را در میان مردم ایجاد کرد. انگیزه و نشاطی که نیروی محرکه هر فرد برای داشتن یک زندگی سالم است.

باید به مسئولین ورزش این کشور گفت که آن‌ها کمتر از مسئولین وزارت بهداشت و بهزیستی در ایجاد سلامت روان و شوق به زندگی در میان مردم مسئول نیستند.

برای گسترش ورزش همگانی علاوه بر سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی و ایجاد امکانات و تجهیزات و برگزاری کلاس‌ها و گردهمایی‌ها، باید دست‌به‌دست هم داد، فکری کرد تا شوق به ورزش در مردم  زنده شود.

/انتهای متن/

 

 

 

درج نظر