«شمعدونی»، حمله ای ناجوانمردانه به مردان و پدران است

2

انوشه میرمرعشی/

سریال «شمعدونی به کارگردانی سروش صحت  که مدتی است هرشب از شبکه سه سیما روی آنتن رفته، چرا تلاش دارد تصویری مخدوش از خانواه ایرانی ترسیم می کند؛ تصویری  با محوریت مردان و پدران ضعیف و بی عرضه و…؟

 

شبکه سه سیما بعد از اتمام سریال «درحاشیه»، چند وقتی است که هرشب سریال «شمعدونی» را به کارگردانی سروش صحت به روی آنتن برده است. موضوع این سریال «طنز»! درباره خانواده ای چهارنفره و بستگان شان است که اتفاقات گوناگونی قرار است فضای طنز و مفرّحی را برای بینندگان فراهم کند. اما آیا واقعا در این سریال، فضای طنز و مفرح توسط عوامل سریال به ویژه برادران قاسم خانی و سروش صحت ایجاد شده؟

 

شخصیت های سریال

شخصیت های اصلی در سریال شمعدونی شامل هوشنگ مظاهری «پدر خانواده» دارای مدرک کارشناسی و شغل کارمندی است که زندگی به ظاهر متوسط ولی خانه ای کاملا اشرافی و ویلایی با باغچه و پارکینگ در یکی از محلات بالا شهر تهران دارد. اما هوشنگ مظاهری در سریال فردی ابله، تنبل، ترسو، بی اراده و دروغگو ترسیم شده که بیننده باید به حماقت های بی پایان او بخندد.

زهره سعادتی همسر او و مادر خانواده، کارمند بانک و فردی فامیل دوست ترسیم شده است که همیشه تمام اعضای خانواده خودش را بر عزت و آبرو و منافع همسرش ترجیح می دهد.

عطا و شیرین برادر و زن برادر زهره افرادی به شدت منفعت طلب و سودجو و تحقیرکننده دیگران ترسیم شده اند که بیننده باید به شکم بارگی، منفعت طلبی عمیق و توهین های مکرر آنها به دیگران بخندد. سارا دختر خانواده پزشکی ترسیم شده که ابتدایی ترین تشخیص هایی را که یک پزشک عمومی برای بیماران می دهد نمی داند و…

و خلاصه اینکه بیننده باید در این سریال به بی ادبی های عرشیا –فرزند خردسال شیرین و عطا- و دروغگویی های متعدد، توهین ها و کلاه سر هم گذاشتن های شخصیت های این سریال بخندد و شاد باشد که هر شب سیمای جمهوری اسلامی سریال طنز پخش می کند…

 

طنز است یا هزل؟

ظاهرا مدیران صداوسیما هر از چند گاهی باید سریال سازان به اصطلاح طنز را یک ارجاعی به درس های دوره مدرسه شان بدهند تا یادشان بیافتد که معنای هزل و هجو و طنز با هم تفاوت دارد و نباید و نمیشود که «طنز» ستوده شده را با هزل و هجو یکی کرد. در واقع وقتی براساس فرهنگنامه های فارسی هزل یعنی بیهوده گویی و ذم کسی را با نسبت دادن های ناروا بیان کردن، و هجو یعنی عیب گویی همراه با پرده دری؛ آن وقت چطور می شود که هجو و هزل را به اسم طنز به خورد مردم داد؟!

 «طنز» به معنای باریک بینی و ظرافت گویی در کلام، برای بیان حقیقتی است و علمای دین و اخلاق آن را ستوده اند و حتی در کلام و آثار خود بسیار به کار برده اند.  

البته من شخصا اینقدر خوشبین نیستم که فکر کنم مسئله فقط این است که عوامل سازنده سریال شمعدونی تفاوت تعریف طنز، هجو و هزل نمی دانند؛ بلکه فکر می کنم اراده ای در کار است تا بنیان «خانواده» در جامعه مورد حمله قرار گیرد. و البته نوک پیکان این حمله به سوی مردان خانواده و مقام پدری است. جالب است که در شمعدونی «مشیری»-همکار مجرد هوشنگ مظاهری- که مجرد است و با پدرش زندگی می کند مردی راستگو، بامرام و منطقی است…

شاید البته بتوان با کمی مثبت نگری گفت که عوامل سریال شمعدونی به دلیل اینکه از روی سریال های طنز غربی شخصیت های داستان خود را طراحی کرده اند، ناخواسته  برای نابودی بنیان خانواده و به ویژه تحقیر «رئیس خانواده» و مقام «پدر» همسو شده اند… گرچه این دیدگاه هم توجیه کننده فاجعه فرهنگی رخ داده در ساخت سریال شمعدونی نیست.

و تنها یک سوال از مدیران شبکه سه باقی می ماند و آن هم اینکه :

فَاَینَ تَذهَبون؟

/انتهای متن/

نمایش نظرات (2)