نقد مجموعه “سر دلبران” از نگاه کارشناس تعلیم و تربیت

پژوهشگرمرکز مطالعات زنان دانشگاه خوارزمی

مجموعۀ تلویزیونی “سِرّ دلبران” را که در شب های رمضان مهمان خانه های ما بود، این بار نه از دیدگاه هنری بلکه از دیدگاه کارشناسی و از منظر یک پژوهشگر حیطۀ تعلیم و تربیت نگاه می کنیم با همه قوت ها و ضعف هایی که می توان برایش در نظر گرفت .

0

دکتر طیبه نجفی/

مجموعۀ تلویزیونی سِرّ دلبران، به کارگردانی آقای محمد حسین لطیفی، شب های ماه مبارک رمضان 1397 از شبکه یک سیما پخش شد. این مجموعه، از ابعاد گوناگون قابل نقد است. نویسندۀ مقالۀ حاضر، سعی نمی­کند به لحاظ فنی، تکنیکی و یا هنری، آن را نقد کند، چرا که تخصصی در فیلم ­سازی و یا فعالیت های شبیه آن را ندارد. وی، از دیدگاه خود به عنوان پژوهشگر حیطۀ تعلیم و تربیت و همچنین، به عنوان روحانی­ زاده­ای که با رفتارهای فردی و اجتماعی روحانیون و خانواده­ های آنان از نزدیک آشنایی دارد، به برخی از نکات تربیتی- اجتماعی مربوط به این مجموعۀ تلویزیونی می ­پردازد.


عوامل موفقیت

 مجموعۀ تلویزیونی سر دلبران، ضمن بازنمایی جایگاه اجتماعی روحانیت، نقش محوری مسجد و امام جماعت در بررسی و حل مسائل و مشکلات مردم را به تصویر کشیده است. همچنین، در این مجموعه، باورهای دینی و ارزشی و آداب و رسوم ملی و قومی،  در قالب رفتارهایی نمایش داده شده است و با استفاده از بازیگران باتجربه، توانمندی لازم برای روایت ‌شدن و جذب مخاطب را داشته است. این مجموعه، می‌ تواند الگویی باشد برای طلاب جوان، چرا که مسئولیت اجتماعی یک روحانی نسبت به جامعه را به طور مؤثری نمایش می دهد.

 از عوامل موفقیت مجموعه سر دلبران، سادگی و نزدیک بودن آن به واقعیت زندگی مردم است. این مجموعه، مردمی صمیمی و خونگرم، از اقشار گوناگون را نمایش می ­دهد که زندگیشان مانند زندگی بسیاری از مردمی است که در ایران، به ویژه، در بافت سنتی آن زندگی می­ کنند. اقشار گوناگون، اعم از پزشکان، کسبه، زنان خانه­دار، جوانان و نوجوانان، سالمندان و غیره در این مجموعه حضور دارند. نمایش روابط اقشار گوناگون با مسجد و پرهیز از اختصاص دادن آن به قشری خاص، از ویژگیهای مثبت این مجموعه است. در حقیقت، مسجد خانۀ خداست و اختصاص به گروه خاصی ندارد. مسجدی موفق است که بتواند همۀ اقشار جامعه، مخصوصا جوانان را جذب نماید، نه این که به تعداد مشخصی از افراد تعلق داشته باشد و یا موجب دفع دیگران بشود.


یک روحانی مثل بقیه مردم

در این مجموعه، به روابط اجتماعی و خانوادگی مردم پرداخته شده است. همچنین، خصایل والا و انسانی “آقا سید” روحانی و امام جماعت مسجد، در قالب رفتارهایی همچون صبر کردن،گذشت داشتن، محبت به دیگران، پرهیز از غیبت و تهمت، گره­ گشایی از کار مردم و غیره به تصویر کشیده شده است.

آقا سید ، فردی آراسته، متواضع، دلسوز و کوشا در حل مشکلات مردم است. او کسی نیست که بخواهد در لباس روحانیت، برای رسیدن به منافع شخصی خود، از مسجد و منبر استفاده کند. وی، انتظار توجه خاص یا امتیاز ویژه ­ای را نیز ندارد. با اقشار گوناگون در ارتباط است. گاهی با مردم در محیط مسجد می­ نشیند و برای حل و فصل مسئله ­ای چاره­ اندیشی می ­کند. البته، او فقط در مسجد نمی­ نشیند تا مردم به نزدش بیایند. صرفاً راه حل هم ارائه نمی ­دهد، بلکه اقدام می ­کند؛ به خانۀ مردم می­ رود و با آنان همنشین می­ شود تا از نزدیک مشکلشان را حل کند. با این حال، خود را فردی بدون مشکل معرفی نمی ­کند. در مواقعی که زندگیش با بحران یا مسائلی سخت مواجه می­ شود، ناراحتی خود را صراحتاً ابراز می­ کند. حتی برای حل مسائل خود، با دیگران نیز گفتگو می ­کند. در واقع، آقا سید، خودرأی نیست و نظر دیگران برایش اهمیت دارد. در راه رسیدگی به مشکلات مردم، گاهی حوادث تلخ هم برای او پیش م ی­آید، ولی جدی نمی ­گیرد و به راه خود ادامه می­ دهد.

آقا سید همچنین با برخی از باورهای نادرست سنتی مقابله می ­کند؛ به این شکل که با وجود این که سیدی روحانی است و مردم بسیار قبولش دارند، نه تنها از موقعیت خود سوءاستفاده نمی ­کند، بلکه خدای سبحان را شافی م ی­داند و صراحتا می ­گوید: “من اگر می ­توانستم شفا بدهم، مریض خودم را که روی تخت بیمارستان است شفا می ­دادم!!”. وی، علاوه بر مقابله با باورهای نادرست سنتی، باورهای مثبتی را جایگزین می ­کند، مثل برگزاری مراسم عقد در مسجد و می ­گوید که چه کسی گفته است که در مسجد، فقط مراسم ترحیم برگزار شود؟ زندگی آقا سید، ساده و به دور از زرق و برق و تجملات است؛ چرا که ساده ­زیستی، زینت روحانیت است.

روحانی جوان با همسرش روابط عاشقانه و در عین حال، محترمانه ­ای دارد. در ارتباط با دیگران، بعضی وقتها عصبانی می­ شود. گاهی فریاد می ­زند و گاهی می ­گرید. این یعنی، روحانیون هم مثل بقیه مردم، عواطف و احساسات دارند.


همراه خانواده در خدمت مردم

 در این مجموعه، سعی شده است که زندگی روحانی ، هم ­سطح زندگی مردم معمولی نمایش داده شود که صد البته در عالم واقع نیز باید همینطور باشد. در حقیقت، روحانیون با اخلاص و وارسته، خود را بالاتر از دیگران نمی ­دانند، از مردم کوچه و بازار دور نمی­ شوند و سطح زندگیشان را نیز بالاتر از سطح زندگی اکثریت مردم جامعه نمی ­برند؛ بلکه صمیمانه درکنار مردم و همچون آنان زندگی می ­کنند و درِ منزلشان نیز به روی همه باز است.

 به علاوه، افراد خانوادة یک روحانی، با او برای رتق و فتق مسائل مردم همراهی می ­کنند. این همراهی، به خوبی در مجموعة سر دلبران نمایش داده شده است. همسر و مادر آقا سید، روابط گرم و صمیمانه­ ای با بانوان محل دارند. مادر آقا سید با این که سنی از او گذشته است، نه تنها غصة مشکلات مردم را می ­خورد، بلکه حتی برای حل این مشکلات، گاهی شخصاً اقدام می­  کند. البته و صد البته، هدف از این اقدامات آقا سید و خانواده­اش، انجام  وظیفه برای رسیدن به قرب الهی است، نه جذب مرید و یا کسب نام و نان.


نمایش گارکرد اجتماعی مسجد

 مسجد، محل عبادت مسلمانان است، ولی کارکرد اجتماعی نیز دارد. مسجد، باید محل رجوع مردم باشد. محل اعتماد و امید مردم باشد. اگر مسجد، توانمندی لازم در رتق و فتق امور روزمرة مردم را نداشته باشد، کارکرد اجتماعی موفقی نخواهد داشت. در این مجموعه، این کارکرد به طور مؤثری نمایش داده شده است.

 مثل هر جمع انسانی، در مسجد نیز ممکن است اختلاف نظرهایی بین افراد به وجود بیاید. وجود تفاوت در دیدگاههای انسانها، طبیعی است. نباید از آن سوء تعبیر کرد و آن را عامل دشمنی و کدورت دانست. در این مجموعه، وقتی اختلاف نظر و یا حتی دعوایی پیش می ­آید، آقا سید به عنوان امام جماعت، قهر نمی­ کند، بلکه با حُسن خُلق و متانت به کار خود ادامه می ­دهد.


بانوان، مسجد و آموزه های مثبت

 مسجد، علاوه بر کارکرد اجتماعی، کارکردهای گوناگون دیگری از جمله علمی-آموزشی و فرهنگی نیز دارد. برگزاری کلاس ­های گوناگون در محیط مسجد، موجب جذب و توانمندسازی اقشار گوناگون از جمله بانوان، در فضایی معنوی می ­شود. از نقاط مثبت مجموعة تلویزیونی سر دلبران، نمایش درخواست بانوان برای برگزاری کلاس آموزشی خیاطی در مسجد است. با این حال، این کارکرد می­ توانست به طور مفصل­ تری نمایش داده شود.  

 مجموعة تلویزیونی سر دلبران، غیر از بازنمایی جایگاه اجتماعی روحانیت و همچنین نقش محوری مسجد، آموزه ­های دیگری نیز دارد. از درسهای تربیتی مهم این مجموعه آن است که، لازم نیست حتماً زن، خودش بچه­ ای را به دنیا بیاورد تا مادر او محسوب شود، بلکه می­تواند کودکی را به فرزندی قبول کرده و برایش مادری کند. مهم، تربیت اوست. آموزة دیگر این است که، همنشینی با نیکان، انسان را به سمت راستی و درستی می ­برد و همنشینی با اشرار، موجب بدعاقبتی می ­شود. همچنین، هرگاه انسان متوجه مسیر اشتباه شد، می­ تواند توبه کند و به راه راست برگردد.


نگاهی به انتقادها

موارد فوق، نقاط مثبت مجموعة تلویزیونی سر دلبران از دیدگاه نویسندة این متن است، با این حال، انتقادهایی هم وجود دارد. به منظور هر چه مؤثرتر واقع شدن آثار هنری بعدی، این انتقادها در ذیل مطرح می ­شود:

در مجموعة تلویزیونی سر دلبران، ویژگی اجتماعی امام جماعت و رسیدگی او به مشکلات افراد محله، به طور اغراق­آمیزی به تصویر کشیده شد، ولی نمایش بُعد علمی وی مورد غفلت قرار گرفت. در واقع، امام جماعت، در کنار رسیدگی به مشکلات مردم، به لحاظ علمی و پژوهشی نیز باید فعال باشد. افراط در نمایش تنها یک ویژگی و غفلت از سایر نقش­  ها، مخاطب را دچار برداشت اشتباه از اختیارات و وظایف امام جماعت می­کند.  


رفتار روحانیون با مادر و همسرشان اینگونه است؟

روحانیون و حتی همسران آنان، رفتارهای خاصی دارند و از عبارات و الفاظ خاصی هم استفاده می ­کنند. به عنوان روحانی ­زاده، برداشتم از رفتارهای آقا سید و همسرش در این مجموعه این است که بعضی از این رفتارها، با آنچه در عالم واقع وجود دارد، تفاوت دارد. مثلاً، داد زدن آقا سید بر سر مادرش، تصویری غیر واقعی از روحانیون ما می ­سازد. یک روحانی، آیات قرآن را به مردم یاد می ­دهد. در قرآن خداوند می فرماید:

 ” فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا”

 زنهار کلمه­ای که (پدر و مادرتان از آن) رنجیده خاطر شوند، مگویید و کمترین آزاری به آنان نرسانید و با ایشان با اکرام و احترام سخن گویید (اسراء، 23).

 حال، چطور می شود که یک شخصیت روحانی اینطور سر مادرش فریاد بزند؟

 

این ، سیمای یک همسر روحانی نیست

یا مثلاً همسران روحانیون، وقتی که راننده، مردی نامحرم است، جلوی خودرو نمی ­نشینند و در حین صحبت کردن با نامحرم، مستقیماً به چشمان او زل نمی­ زنند. همچنین، صدا زدن همسر با اسم کوچک، مخصوصاً در حضور مردان نامحرم، از نظر روحانیون، کار شایسته ­ای قلمداد نمی ­شود. آنان در این موقعیتها، به جای صدا زدن همسر به اسم کوچک، او را با عناوینی مثل “حاج خانم” صدا می ­زنند. آنان، حتی اسم دخترشان را نیز جلوی مردان نامحرم نمی ­برند و برای اشاره به نام او، از واژة “صَبیّه” استفاده می کنند. در واقع، روحانیون جامعة ما، برای احترام گذاشتن به بانوان و رعایت حرمت آنان، این واژه­ ها را به کار می­ برند. از سوی دیگر، آقا سید، در عین حال که با همسرش صمیمی است، او را در منزل “راضیه خانم” صدا می­ زند ولی راضیه خانم، آقا سید را با این که هم سید است و هم روحانی، فقط “سلیم” صدا می­ زند. در جامعة ما، مردم، حتی برای آقایان سیدی که روحانی هم نیستند، احترام ویژه ­ای قائلند و آنان را با عنوان “آقا” خطاب می ­کنند. در منزل هم، این احترام در بین اعضای خانواده، مخصوصاً برای همسری که سید است وجود دارد، چه برسد به روحانیون سید.


رفتار مردم

مورد دیگر این است که، هنگام خارج شدن از مسجد، بعضی از افراد، جلوی امام جماعت راه می­ روند که این رفتار در بین مسجدیها، رفتار پسندیده ­ای  قلمداد نمی­ شود. در واقع، در فرهنگ سنتی ایران، این رفتار را بی­ادبی به مقام روحانیون، مخصوصاً روحانیون سید، می ­دانند، بنابراین، در راه رفتن از آنان پیشی نمی ­گیرند. همسران روحانیون غیر سید هم، در حضور دیگران، معمولا شوهرانشان را به اسم کوچک صدا نمی ­کنند و آنان را مثلا “آقا” یا “حاج آقا” خطاب می­کنند. بنابراین، صرفاً با شناخت بیرونی از روحانیون فیلم ساختن، باعث به وجود آمدن چنین موارد اشتباهی در فیلم ­ها می­شود.


استفاده از طنز تا کجا؟

 استفاده از طنز، می­تواند از خشک و بی ­روح بودن یک فیلم بکاهد و بر جذابیت آن بیفزاید. در این مجموعه، گر چه از طنز استفاده شده است، با این حال، در بعضی از صحنه­ ها، از آقا سید رفتارهایی کوچه بازاری، که بیشتر در فیلمهای کمدی دیده می شود، سر می ­زند. در واقع، روحانیون، در زندگی روزمرۀ خود، رفتارهای خاصی دارند و الفاظ خاصی را نیز به کار می ­برند. به­علاوه، برخی از رفتارها، در جامعۀ ایرانی، زیبندۀ شخصیت روحانیون دانسته نمی ­شود. بنابراین، لازم است فیلم­سازان ما، ابتدا این رفتارها را مورد مشاهده، مشاوره، مطالعه و بررسی قرار دهند و سپس با شناخت کافی از زندگی آنان، فیلم بسازند.

 برای خنداندن مخاطب، نباید از شأن روحانیت مایه گذاشته شود. شاید گفته شود که در فیلم­ ها و مجموعه­ های تلویزیونی، اغراق در یک رفتار، به منظور خنداندن مخاطب اشکالی ندارد. سوال این است که، آیا در پوشش جذابیت و سرگرمی، باید به هر قیمتی مخاطب را بخندانیم؟ آیا نباید هیچ خط قرمزی در زمینۀ ارزشهای جامعه­ مان داشته باشیم؟ آن وقت، نتیجۀ تماشای برخی از صحنه­ ها برای مخاطب، مخصوصاً مخاطب کودک و نوجوان چه خواهد بود؟ چه تصوراتی از دیدن این رفتارها در آنان شکل می گیرد و چه نوع جهت­ گیری ارزشی در آنان به وجود می ­آید؟ این در حالی است که، تعداد زیادی از روحانیون و طلاب جوان جامعه ما، فقط و فقط به خاطر رعایت شأن و مقام روحانیت، حتی رفتارهایی که در عرف جامعه ایرانی نه تنها مورد قبول است، بلکه ناشایسته هم نیست را انجام نمی ­دهند، چه برسد به رفتارهایی که اصلاً زیبندۀ شخصیت آنان هم نیست.


خادمی مسجد سکه ای دورو

 خادمی مسجد، آنقدر ارزشمند است که مادر حضرت مریم (س) نذر کرد که فرزندش خادم مسجد باشد (آل عمران، 35). خادم مسجد می­ تواند با رفتار مناسب، موجب جذب افراد به مسجد شود. از طرفی هم، می ­تواند با برخورد تند و نامناسب، موجب طرد مردم شود. از این رو، توصیه می ­شود که افراد، بعد از گذراندن دورۀ آموزشی و کسب دانش لازم در حیطه­های مذهبی، تربیتی، روان­شناسی، فرهنگی، بهداشتی، اجتماعی و غیره، خدمتگزار مسجد شوند.

در مجموعۀ تلویزیونی سر دلبران، ایفای نقش خادم مسجد، سکه ­ای است که دو رو دارد. یک روی سکه این است که، توجه مخاطبان، بویژه دست اندرکاران ادارۀ مساجد را به خادمان جلب می ­کند. در جامعۀ ما، کمتر به خادمان مساجد توجه شده است. روی دیگر سکه آن است که، خادم مسجد در این مجموعه، در بسیاری از صحنه ها، بی ­حوصله است و رفتارهای پرخاشگرانه ­ای هم دارد. از ابتدا، نقش وی با خشم و عتاب همراه است. این خشم، شامل حال امام جماعت مسجد، یعنی آقا سید هم می­ شود. شاید این رفتارها، بیننده را از مسجد منزجر کند. از سوی دیگر، رفتارهای مقتدرانۀ او، این تصور را در بیننده بوجود می­آورد که خادم مدیر مسجد است. در حالی که در عالم واقع، امام جماعت، در رأس و محور فعاليت­ هاي مسجد قرار دارد. با این حال، نه تنها در بسیاری از صحنه ­های این مجموعه، رفتار امام جماعت در برابر خادم بسیار منفعلانه است، بلکه خادم، حتی در صحنه­ ای صراحتاً اعلام می ­کند که مدیر مسجد است!


موسیقی ناهمخوان

تیتراژ، فرصتی را برای فضاسازی ذهنی تماشاگر به وجود می­آورد، تا بتواند مضمون کلی فیلم را دریابد و بداند که چه ژانری دارد. به نظر می­رسد، آهنگ تیتراژ پایانی مجموعۀ تلویزیونی سر دلبران، با شخصیت ­های مثبت آن، بویژه شخصیت روحانی فیلم یعنی آقا سید، همخوانی ندار د. اگر بیننده ­ای در جریان داستان نباشد، شاید با شنیدن آهنگ تیتراژ پایانی این مجموعه، تصور کند که روحانی فیلم، فردی متخلف است و در واقع دارد از لباس روحانیت سوء استفاده می ­کند! به نظر می ­رسد چنین آهنگی برای فیلمی همچون فیلم “مارمولک” مناسب ­تر باشد! در واقع، بهتر بود شعر مناسبی انتخاب می­ شد که با نقش مثبت روحانی این مجموعه، جور در می ­آمد. البته، بُعد مثبت این آهنگ آن است که تلنگری برای همۀ کسانی است که لباس روحانیت به تن دارند. در واقع، لباس روحانیت، لباس بندگی خدا و خدمت به خلق خداست، نه لباسی برای تفاخر و یا خود برتربینی. با استفاده و یا بهتر است بگوییم سوءاستفاده از جایگاه و لباس روحانیت، باید از طرف خود مسئولین نهاد روحانیت برخورد شود تا  موجب بدبینی مردم به روحانیون شریفی مانند روحانی مجموعۀ تلویزیونی سر دلبران نشوند.


یک پیشنهاد کارشناسانه

 به عنوان پژوهشگر، ضمن آرزوی توفیق برای همۀ دست ­اندرکاران محترم مجموعۀ تلویزیونی سر دلبران، به فیلم ­سازان ارجمند پیشنهاد می­ کنم با توجه به اهمیت مفاهیم بصری در دنیای امروز و تأثیر بسیار مهم آنان بر بینندگان، به موضوع مسجد و برکاتی که در جامعۀ اسلامی ما داشته و دارد، بیشتر و علمی ­تر پرداخته شود؛ و مسائلی که به واسطۀ مسجد حل شده و می ­شود به تصویر کشیده شود. همچنین، به عنوان روحانی ­زاده، پیشنهاد می ­کنم قبل از ساختن فیلمی که در آن نقش روحانی وجود دارد، حتماً با یک یا چند شخصیت روحانی، مشاوره شود. به علاوه، ضمن مطالعه و مشاهدۀ رفتارهای روحانیون، در فیلمهای آینده، ابعاد گوناگون زندگی آنان، لحاظ شود، مخصوصاً بُعد خانوادگی. تاکنون، در فیلم­ ها و مجموعه ­های تلویزیونی، به این بُعد کمتر پرداخته شده است و در این زمینه، جای بسیاری از آثار هنری خالی است.

/انتهای متن/

درج نظر