سبیکه همچون مادر موسی است

امام جواد نهمین امام و  یگانه پسرحضرت رضا(ع) است که داستانی شگفت در ولادت دارد، همان طور که داستان امامتش شگفت انگیزاست و داستان ازدواجش و …

0

بشارت آمدن محمد بن علی بن موسی الرضا(ع) را  پیامبر(ص) داده بود که فرمود:پدرم فدای پسر بهترین کنیزان که اهل نوبه و پاکیزه است.

در روایات اثنی عشریه که در تعداد زیادی از متون اهل سنت و روایات و منابع شیعی نقل شده، پیامبر(ص)از ائمه دوازده گانه بعد از خودشان خبر دادند و از جمله از امام جواد(ص)یاد کردند.

نام مبارک امام جواد(ع)محمد و کنیه ایشان  ابو جعفر است. ولادت شان بدون تردید در سال 195 (ه ق)یعنی حدود هشت سال قبل از شهادت پدر بزرگوارشان امام رضا(ع) بوده است .

سلام مرا به سبیکه برسان

مادر آن حضرت سبیکه نوبیه است که او را از خانواده ام المومنین ماریه قبطیه(همسر پیامبر) دانسته اند. نام ایشان ریحانه و هم دره نیز ذکر شده است.

در روایت شخصی به نام یزید بن سلیط آمده که امام کاظم(ع)در مسیر سفرشان به مکه ازدستگیری و حبس شان در آن سال و از جانشینی فرزندشان امام رضا و همینطور از ولادت نواده خودشان امام جواد خبر دادند وبا اشاره به امام رضا(ع)فرمودند:برای او پسری که امانتدار و مبارک است متولد می شود از کنیزی که از اهل بیت ماریه قبطیه است و اگر توانستی سلام مرا به آن کنیز برسان.

ولادت امام جواد در مدینه رخ داد و دوران طفولیتش را در همانجا گذراند.با توجه به سال ولادت آن حضرت متوجه می شویم که در آن زمان امام رضا به سنین میانسالی به بعد رسیده بودند و این نکته ای بود که جامعه شیعه را نگران می کرد.شیعیان گاهی به خدمت آن حضرت رسیده و در این باره سوال می کردند.

عده ای هم سعی می کردند از این موضوع بر علیه امامت و امام سوءاستفاده کنند تا جایی که یکی از همین افراد در نامه ای خطاب به حضرت نوشت :

توچگونه امامی هستی که فرزندی نداری؟

حضرت در پاسخش فرمود: تو از کجا می دانی که فرزندی ندارم . به خدا سوگند روزها و شبها سپری نمی شود مگر اینکه خداوند فرزند پسری را به من عنایت فرماید کهحق و باطل را از هم جدا سازد .

داستان شگفت ولادت

در مورد ولادت امام جواد در روایات آمده :

حکیمه دختر امام موسی بن جعفر (ع)خواهر امام رضا علیه السلام و عمه امام جواد علیه السلام می‌گوید: 
هنگامی که زمان زایمان خیزران، مادر امام جواد علیه السلام، فرا رسید، امام رضا علیه السلام مرا فرا خواند و فرمود:” ای حکیمه، برای مراسم زایمان خیزران آماده باش.” 
آن گاه امر فرمود که من و خیزران و قابله به اتاقی برویم، برای ما چراغی روشن کرد و در را به روی ما بست.

در این حال درد زایمان خیزران را فرا گرفت و همزمان چراغ خاموش شد. من نگران شدم ولی امام جواد علیه السلام ناگهان همچون ماه شب چهارده طلوع کرد، در حالی که پارچه نازکی بدنش را پوشانده بود؛ نوری از آن حضرت فروزان بود که همه اتاق را روشن کرده بود. نوزاد را گرفتم، در دامان خود گذاشتم و آن پوشش نازک را از بدن او جدا کردم. در این هنگام امام رضا علیه السلام در اتاق را باز کرد و وارد شد، نوزاد را از من گرفت و در گهواره گذاشت. سپس به من فرمود« ای حکیمه، مواظب گهواره باش.

سه روز که گذشت، حضرت جواد علیه السلام چشم خود را به سوی آسمان گشود و نگاهی به راست و چپ انداخت و فرمود: اشهد ان لا اله الا اله و اشهد ان محمداً رسول الله .
هراسان برخاستم و نزد امام رضا علیه السلام رفتم و به آن حضرت گفتم: من از این کودک چیز شگفت‌آوری شنیدم.
امام فرمود: چه چیز شگفت‌آوری از او شنیدی؟

و من آنچه را شنیده بودم بازگو کردم.
امام فرمود: ای حکیمه، آنچه از شگفتی‌های او خواهید دید، از آنچه شنیدی بیشتر است.

تردید در نسب امام

امام جواد  به علت دوری پدر از مدینه پنج تا شش سالگی از پدر جدا و در مدینه همراه مادر و برخی بستگان زندگی می کرد و حدود سه سال از پدر دور بودند و بعد از آن نیز که پدر به شهادت رسید ایشان در سن کم  رهبری مردم را بعهده گرفتندو جوان ترین امام هستند.

رنگ چهره امام جواد گندمگون بود و این را  از مادر به ارث برده بودند. چون مادر اهل نوبیه از شمال آفریقا بودند و این مسئله ای شد برای آنها که غرض سوء داشتند. آنان نسبت امام جواد را به امام رضا مورد تشکیک قرار دادند  و خواستار شدند که قیافه شناس بیاورند (این رسم در عرب آن زمان شایع بود و این رشته یک علم و فن محسوب می شد)

امام در جواب این افراد فرمود:خود این کار را انجام می دهم.

 امام شخص مورد نظر را دعوت کرد خود جامه ای گشاده و پشمین بر تن کردند و کلاهی بر سر گذاشته و بیلی بر دوش درمیان باغ به بیل زدن مشغول شدند. شخص قیافه شناس آمد و به امام جواد نگاه کرد و سپس به حاضرین نگریست و گفت:این عموی فرزند،این عمه فرزند و پدرش همان است که در میان باغ،بیل بر دوش نهاده،ساق پای این دو(پدر و پسر)به یک گونه است.

در این لحظه علی بن جعفر فرزند امام صادق که عموی امام رضا بود بر خاست و لبهای امام جواد را بوسه زد وعرض کرد:گواهی می دهم که تو در پیشگاه الهی امام من هستی.

مادرش مقدس است

از همه متونی که رسیده و از جمله روایتی که از پیامبر خدا(ص) نقل شد و از آنچه ائمه معصومین (ع) کرده اند، بخوبی برمی آید که غیرعرب بودن و سرشناس و مربوط نبودن به خانواده ها سرشناس در دین اسالم و مخصوصا در امر ازدواج اصلا مهم نیست. پاکی و ایمان و معرفت افراد مهم است.

در تجلیل از مقام مادر امام جواد(ع) خیزران روایت شده :  کلیم پسر عمران می گوید: به امام رضا علیه السلام گفتم: از خداوند بخواه که فرزند پسری روزیت فرماید. امام فرمود: روزی من تنها یک فرزند پسر است که وارث من خواهد بود. زمانی که امام جواد علیه السلام بدنیا آمد حضرت رضا علیه السلام به اصحابش فرمود: خداوند مولودی نصیب من ساخته است که همانند موسی بن عمران، شکافنده دریاهاست و همانند عیسی بن مریم است که مادرش مقدس است و پاک آفریده شده است، فرزند من بناحق کشته می شود و اهل آسمان بر او می گریند و خداوند متعال بر دشمن او خشم می گیرد و پس از اندک زمانی او را به عذاب دردناک خود دچار می سازد.

امام هشتم علیه السلام تمام شب را با امام جواد علیه السلام در گهواره صحبت می کرد.

منابع:

منتهی الامال

 بحار الانوار

 حیات فکری سیاسی امامان شیعه

 اصول کافی

مناقب

/انتهای متن/

 

درج نظر