زنان دوره ي اساطيري شاهنامه

فردوسی در شاهنامه نقشی بسیار مهم به زنان در مسائل مربوط به اداره ی حکومت، پرورش وهمراهی قهرمانان و نیز درتعیین سرنوشت نبردها می دهد.

0

فاطمه قاسم آبادی/

 

فردوسی شاعر نام آشنای ملت ما، شاهنامه بزرگترین اثر حماسی اش را با توجه به دید و اعتقادات شخصی اش به رشته ی تحریر در آورد. به همین دلیل هم نوع نگاه فردوسی به همه چیز در شاهنامه متفاوت و به نوعی بکر است.

در این بین شخصیت های شاهنامه به خصوص زنان شاهنامه با وجود اینکه چون مردان اکثرا جنگ آور نیستند ولی جایگاه به خصوص خود را دارند و پا به پای مردان در خلق حماسه ها و اتفاقات تلاش می کنند.

 

زنان شاهنامه

شاهنامه ی فردوسی از بزرگترین کتب حماسی ادبیات جهان است . بر همین اساس به یک منبع بسیار قوی برای تحقیق وپژوهش در بسیاری از موضوعات از جمله موضوعاتی با جنبه های داستانی، حماسی ، اجتماعی ، تاریخی  ویا بسیاری دیگری موضوعات دیگر تبدیل شده است .

بر پایه ی این مهم برای بررسی نقش زن در شاهنامه فردوسی باید به گوشه ای از نقش زن درادبیات حماسی ایران اشاره شود .

 دست یافتن به چگونگی نقش زن مسائل مربوط به اداره ی حکومت ، نقش زنان در پرورش وهمراهی قهرمانان وتاثیرپذیری قهرمانان ازآنان ونیز نقش زنان درنبردها وتعیین سرنوشت نبردها در داستان های شاهنامه بسیار مهم است.

 

تقسیم بندی زنان در شاهنامه

زنان درداستان هاي شاهنامه با تقسيم بندي از نظر مليت افراد زيرند:

زنان ايراني : خواهران جمشيد ، ارنوازوشهرناز، دختر ايرج كه همان همسر پشنگ است ، گرد آفريد، خواهر گيو يا همان بانو ارم كه همسر رستم نيزهست ،خواهران اسفنديار ، هماي دختر بهمن روشنك دختر دارا، مادر روشنك ،دختر اردوان ، نوبهار عمه ي شاپور اورمزد ،شيرين ، پوراندخت ،آزرميدخت.

زنان غير ايراني : فرانك مادر فريدون ، دختران سرويمن ، سيندخت ، رودابه ، مادر سياوش، سودابه ،دختران سودابه ،جزيره دختر پيران وسيه ، دخترافراسياب ،گلشهرهمسر پيران وسيه ،ميهن دخت بانو گشب ملقب به سوار همسر گيو،تهمينه مادر سهراب، منيژه دخترافراسياب، كتايون دختر قيصر و دو دختر ديگر قيصر، مادر اسكندر، دختر مهرك، مالكه دختر طاير عرب، كرديه خواهر بهرام، زن كاخ نشين پيشگو، مريم دختر قيصر.

زنان با مليت نامشخص : زنان جادوگر، قصه گوي داستان بيژن ومنيژه، ماه آفريد همسر ايرج

 

نخستین حضور زنان در شاهنامه

نخستين حضورزنان درشاهنامه حضور خواهران جمشيد دردربار ضحاك است . و پس ازآن در دومين حضور ارنواز كسي است كه ضحاك به محض پريشان شدن ، ازاو نظر خواهي مي كند و به گفته ي ارنواز بسيار ارج مي نهد و به آن عمل مي كند . اين در حاليست كه مهره اي مثل ضحاك درداستان كه از هيچ كس تأثير نمي پذيرد، از ارنواز تأثيرمي پذيرد.

 

فرانک نمونه ی مادر فداکار و آگاه

فرانك مادر فريدون سومين زني است كه مطرح مي شود . در مورد شهر ناز و ارنواز واقعه اي كه آنها را به داستان وارد مي كند يك گروگان گيري است.آنها گروگان هستند اما در مورد فرانك اين واقعه زايش قهرماني چون فريدون است و اين مادر فرزندش را با شجاعت و چالاكي از مرگ مي رهاند .

پس از سه سال باز هم اين فرانك است كه به موقع فريدون را از چنگال ضحاك مي رهاند و به هندوستان مي برد . نقش فرانك درآگاهي فريدون برای قيام و براندازي حكومت ضحاك نيز مستقيماً با تأثير پذيري فريدون از فرانك مرتبط است . اين سه زن ، زنان دوره ي اساطيري شاهنامه هستند.

/انتهای متن/

درج نظر