يتيمي كه نويسنده اي بزرگ شد

مونتگمری، زن حساس وباهوشی بود که عمیقا ازاتفاقاتی که برای خودش و یا دردنیا رخ می داد، متاثرمی شد. او گرچه دردفترخاطراتش، رنج ها و درد هايش در زندگي را بیان کرده است، با اين وجود، به نوشتن درباره ي عشق به زندگی، طبیعت وزیبایی هاي آن ادامه مي دهد.

1

 فاطمه قاسم آبادی/

تمام داستان های مونتگمری در مورد زندگی واقعی خودش است و همیشه در داستان هایش قهرمان اصلی کتاب یک دختر یتیم است، درست مثل خودش که یک دختر یتیم بود.

ال ام مونتگمری درتاریخ ۳۰نوامبر۱۸۷۴ درکلیفتون واقع درجزیره پرنس ادوارد به دنیاآمد . پدرومادرش،هیوجان مونتگمری وکلارا وولنرمک نیل نام داشتند .

وقتی لوسی مود مونتگمری بیست ویکماهه بود، مادرش براثربیماری سل درگذشت. پدرش اورابه خانواده مادری اش،یعنی الکساندرولوسی وولنرمک نیل سپرد وبه غرب کانادارفت ودرجزیره پرنس آلبرت ساکن شدومجدداازدواج کرد.

مونتگمری که تنهاهمراه پدربزرگ ومادربزرگش زندگی می کرد،به تخیلات وطبیعت وکتاب هاومخصوصا نوشتن خوگرفت ووقتی که فقط نه سال داشت،شعرمی سرود .

وی همچنین مدتی رابا خاله اش آنی کمپبل ودایی اش جان وخانواده های شان گذراند وبه دیدن پدربزرگ پدری اش،سناتوردونالد مونتگمری که درنزدیکی کمپبل ها زندگی می کرد می رفت .

یک سال نزد پدروناما دری ا ش درجزیره پرنس آلبر ت بودودرهمان زمان برای اولین بار،شعری رادرروزنامه پاتریوت به چاپ رساند . ظرف یکسال (۱۸۹۲) دوره آموزگار ی رادرکالج پرنس ولزگذراند و درسه جزیره درس هم تدریس کرد.یک سال ازتدریس دست کشید تا دروسمنت ادبیات انگلیسی رادردانشگاه دال هاوس هالیفاکس بخواند ویکی ازمعدود زنان عصرخود شود که جویای تحصیلات عالی بودند.

دردوره اقامتش دردال هاوس بود که اولین دستمزدش رابرای نوشتن دریافت کرد . درسال ۱۸۹۸ پدربزرگش به طورناگهانی درگذشت واونزد مادربزرگش رفت تا ازاومراقبت کند . طی سیزده سالی که بامادربزرگش زندگی می کرد،به نوشتن وفرستادن شعرها وداستان ها ورمان هایش به مجله های کانادایی وبریتانیایی وامریکایی ادامه داد.

درسال ۱۹۰۵ اولین ومعروفترین رمانش یعنی ” آنی درگرین گیبلز” رانوشت ودست نوشته اش رابه چندین ناشرداد، اما پس ازچند ین بارردشدن،آن راکنارگذاشت .

درسال ۱۹۰۷ دست نوشته اش راپیداکرد و دوباره خواند وتصمیم گرفت چاپش کند . شرکت پیج بوستون کتاب را پذیرفت وبه چاپ رساند . کتاب که خیلی زودبه فروش بالایی رسید،سرآغازموفقیت اوبه عنوان یک رمان نویس بود.

پس ازاین که مادربزرگش درماه مارس۱۹۱۱ ازدنیارفت،مونتگمری باکشیش ایوان مک دونالد که به طورمخفیانه ازسال ۱۹۰۶ باهم نامزدبودند، ازدواج کردوبه اونتاریو رفت .مونتگمری سه فرزندبه دنیا آورد : چستر(۱۹۱۲) هیو (۱۹۱۴ که مرده به دنیاآمد) واستوارت ۱۹۱۵

 مونتگمری زن حساس وباهوشی بود که عمیقا ازاتفاقاتی که برای خودش ویا دردنیا رخ می داد،متاثرمی شد . اودردفترخاطراتش،دردی راکه ازبه دنیاآوردن فرزند مرده اش متحمل شده بود وترس ازجنگ جهانی اول ومرگ پسرخاله عزیزش ” فردکمپبل” ورنج همسرش ازمالیخولیا ی مذهبی رابیان کرده است .

اماعلی رغم تمام این مشکلات،اوبه نوشتن وبیان عشق به زندگی،طبیعت وزیبایی درداستان هاودفترخاطراتش ادامه می داد.

وقتی همسرش درسال ۱۹۳۵ ازکشیشی انصراف داد،به تورنتو رفتند تا سال های پیری را نزدیک پسران شان باشند .

لوسیمو د مونتگمری مک دونالد در ۲۴ آوریل۱۹۴۲ دراونتاریوازدنیارفت ودرقبرستانی نزدیک خانه قدیمی اش درجزیره رویایی پرنس ادوارد به خاک سپرده شد .

مونتگمری که تقریبا تمام داستان هایش درجزیره پرنس ادوارد می گذرد،این جزیره رابا توصیفات بی نظیرش ازطبیعت،زندگی ومردم آن جا جاودانه کرده است .

تمام داستان های مونتگمری در مورد زندگی واقعی خودش است و همیشه در داستانهایش قهرمان اصلی کتاب یک دختر یتیم است، درست مثل خودش که یک دختر یتیم بود.

در این بین رمان داستان های جزیره و سه گانه ی امیلی در نیومون بیشتر از آن شرلی بیان گر اتفاقات زندگی نویسنده است ،چرا که در این داستان ها هم دختر قهرمان داستان بعد از فوت والدین به نزد خانواده ی مادری خود می رود و پیش آن ها زندگی می کند درست مثل زندگی واقعی خود نویسنده.

هرسال صدهاهزارنفرتحت تاثیرروشی که اواززندگی درداستان هایش به تصویرکشیده بود،به پرنس ادوارد می روندتا این جزیره زیبا ورویایی را ازنزدیک ببینند.

 

برخی از آثار او:

 آنی شرلی درگرین گیبلز ۱۹۰۸

آنی شرلی دراونلی ۱۹۰۹

 آنی شرلی درجزیره ۱۹۱۵

آنی شرلی درخانه رویاها ۱۹۱۷

دره رنگین کمان۱۹۱۹

ریلا دراینگل ساید ۱۹۲۱

آنی شرلی درویندی پاپلز ۱۹۳۶

آنی شرلی دراینگل ساید ۱۹۳۹

قصه های جزیره

امیلی دختردره های سیز

دخترقصه گو

/انتهای متن/

نمایش نظرات (1)