حضور زنان در ورزشگاه ها و چند پرسش

حضور زنان در ورزشگاه ها از جمله مسائلی است که در فضای واقعی و هم در فضای مجازی دستمایه هر چند گاه یک بار است برای سر وصدا و اظهار فضل و شعار دادن و ورود به امر با پرستیژ حقوق زنان و … و در این میان متولیان امور زنان تنها کسانی اند که حرفی نمی زنند برای روشن کردن این که :
آیا این به ورزشگاه رفتن زنان قرار است تا قیامت مساله اصلی و اولی زنان ایرانی باشد و بماند؟

2

مساله حضور زنان در ورزشگاه ها از جمله مسائلی است که هر چند وقت یک بار به عنوان اولین و مهم ترین مساله روز زنان ایرانی به تیتر روزنامه ها و سایت ها و … راه می یابد و در فضای مجازی می شود موضوع داغ بحث های جنجالی، بعد هم فروکش می کند تا دوباره وقتی دیگر به بهانه ای دیگر و با موجی  تازه از هیاهوهای بی سرانجام و بی نتیجه.

آخرین موج این قضیه هم در روزهای اخیر با  اظهار نظر شخصی یک  بازیگر زن در این مورد شروع  می شود و با جواب دندانشکن بازیگر دیگری ادامه می یابد و  بعد هم جنگ و جدل های خیلی مستدل  و  منطقی! طرفداران و مخالفان این دو نوع نظر … تا به بحث های اساسی حقوق زنان و زنان علیه زنان می رسد!

خوب است به بهانه راه افتادن  موج جدید این بحث حیاتی! پرسش هایی داشته باشیم از چند گروه دست اندرکار این موج افکنی ها و بعضا متولیان امور زنان :

اول: آیا بزرگمهر وزیر خردمند ایرانی بیخود گفت که همه چیز را همگان دانند؟ آیا بازیگران ما از آن دسته همگانی اند که همه چیز را می دانند،  آن هم در عصر تخصصی شدن علم و شاخه ای شدن هر رشته از دانش؟ در مورد همه چیز باید نظر بدهند آن هم با قاطعیت و قطعیت؟ مشخصا از زنانی که خود را به عرصه هنر و فرهنگ متعلق می دانند می پرسیم که این سروصدا درست کردن های بی اساس در امور جاری زنان این جامعه بنفع کیست؟ ما که متاسفانه در فیلم ها کمتر اثری از این می بینیم که شما بدرستی به امور زنان و مسائل واقعی زنان بپردازید. آیا این نوع حضور در فضای مجازی و جوسازی و جنجال آفرینی در تکمیل همان آثار شماست در بازنمایی واقعی چهره زنان این جامعه با مشکلات و مسائل واقعی شان؟  چرا باید هم در فیلم ها و هم در فضای مجازی یک چهره کوته نظر، سطحی، حسود، کم عمق و بعضا نادان در حد سوژه کمدی شدن از زنان و دختران این جامعه به تصویر بکشید که تا نوک دماغش را هم نمی بیند و وضع واقعی خودش را هم درک نمی کند چه رسد به مسائل مهم جامعه پیرامونش و موقعیتش در این جامعه و …؟

دوم : از عزیزانی که کار اصلی شان گشت زنی در فضای مجازی و دنبال کردن نظرات کارشناسانه و دقیق همگان مزبوراست! باید پرسید فی الواقع برای رسیدن به یک نتیجه و اصلاح امور وارد این بحث و جدل ها می شوید یا فقط از باب سرگرمی و دورهمی مجازی و وقت گذرانی هیجان انگیز؟ اگر اولی است که قطعا خودشان هم می دانند وقتی طرح یک  بحث اینقدر آبکی و سطحی است، دنبال کردنش هم چیزی عاید کسی نمی کند چون اصلا بنای بر حرف حسابی و نتیجه روشن نیست در این گونه بحث افکنی و جارو جنجال .اما اگر با قصد تفریح و وقت کشی به  این جنگ و دعواها در فضای مجازی وارد می شوند و به آن دامن می زنند، باید آنها را برحذر داشت از عاقبتِ بدِ این نوع جوسازی و جنجال آفرینی و بازی با  افکار عمومی برای سرگرمی و تفریح که نهایتا باعث می شود مسائل اصلی جامعه که بنوعی مسائل اصلی خود آنها و وابستگان و اطرافیان شان است، تحت الشعاع حرف های بی سر وته و هیاهوهای بیخود قرار گیرد تا یا مردم سرشان به این امور دم دستی گرم شود و مسائل اصلی شان را فراموش کنند و یا به ورطه  ناامیدی بیفتند برای  طرح و حل و مسائل واقعی شان و این هر دو مضر است و ناصواب. این را مخصوصا در مورد دختران و زنان جوان فعال  در فضای مجازی باید تاکید کرد که لطفا جای مسائل اصلی و فرعی زنان را در فضای مجازی با هم عوض نکنید.

سوم : از متولیان گرانقدر امور زنان کشور هم می پرسیم : واقعا این امور زنان اگر متولی دارد و شما هم متولیان آنید،[1] چه وقت قرار است از این “امور زنان” یک تعریف روشن و مفید فایده به دست مردم جامعه و مخصوصا زنان بدهید؟ آیا قضایای اصلی و حیاتی مربوط به زنان باید در این تعریف ها دیده شود یا هر گروه که بر سریر دفتر امور زنان تکیه زده اند، بنا به سلیقه و جهت گیری خاص سیاسی خود برای امور زنان  تعریفی کرده اند  فارغ از واقعیت های جاری در این عرصه و طبعا در راستای همان تعریف شان هم کار خودشان را کرده اند در هر دوره ؟ آیا موضوعی مثل به ورزشگاه رفتن زنان یک موضوع اصلی و درجه اول امور زنان است؟  برای حل این مساله، چه اصلی و چه فرعی، چه کرده اند در طول بیش از یک دهه اخیر؟ موضوعی که  هر چند وقت یک بار مطرح شده با جنجال و سروصدا و  بعد هم … هیچ،  مانده برای موج بعدی هیاهو و جوسازی و … فکر نمی کنند عزیزان متولی امور زنان کشور که این همه جنجال برای هیچ و این همه بی اعتنایی از سوی آنها و هیچ کاری نکردن، کفایت و قابلیت آنها را زیر سوال می برد؟

حرف آخر این که:

 مساله به ورزشگاه رفتن  زنان برای دیدن مسابقات ورزشی از جمله فوتبال، هم در اصل مساله  و هم در راه حل، یک مساله مشخص است از لحاظ طول و عرض و عمق و براحتی هم می تواند راهکارش تعیین و اجرا شود ، اگر… اگر  متولیان امر ورزش، امور زنان و سایر نهادهای فرهنگی و اجتماعی ذی ربط بنای بر حل مساله را داشته باشند.

پس اگر مساله ورزشگاه رفتن زنان ، بعد از سال ها هنوز مساله اول امور زنان جامعه ماست، حتما عزمی در کار است برای این که مساله باشد و در هر روز و وقت و فصلی، بی مناسبت یا با مناسبت، مطرح شود و …

حتما این مساله ماندن و حل نشدن خود بخود بکار می آید!

 

[1]  حالا گیرم هر روز هم به یک عنوان که در هر دولت به مقتضای سلیقه و نگاه حاکم عوض شده: مشاور امور زنان، معاون…، امورمشارکت  زنان، امور زنان و خانواده و …

/انتهای متن/

نمایش نظرات (2)