جاده قدیم؛ روایتی ضعیف از سوژه ای تکراری

“جاده قدیم”بر خلاف جنجال آفرینی کارگردانش منیژه حکمت و حضور بازیگرانی معروف از فیلم های قوی جشنواره سی و ششم فجر محسوب نمی شد. فیلم نهایتا سوژه ای تکراری و پرداختی ضعیف داشت که با نمایش تصنعی و اغراق آلود از خوشی ها و ناخوشی های زندگی یک زن و بعضی هنجارشکنی ها باز هم موفق به دیده شدن به عنوان یک فیلم خوب نشد. .

0

منیژه حکمت پس از ۱۰ سال دوری از عرصه کارگردانی با فیلم  “جاده قدیم” در جشنواره امسال فجر حاضر شد. فیلم سوم منیژه حکمت پس از زندان زنان و سه زن”،  باز هم  برشی از زندگی یک زن است. حکمت تنها فیلمساز زن حاضر در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر بود. رو باید دید در این رقابت با فیلمسازان مرد نمره قابل قبولی گرفته یا خیر؟

“جاده قدیم” روایت دو نیمه متفاوت از یک زن است.”مینو رسولی”شخصیت اصلی داستان زنی است که هم نقش مادری و همسری و فرزندی خود را به بهترین نحو ادا می کند و هم زنی موفق در فعالیت های اجتماعی و شغلی و رئیس شعبه بانکی قدرتمند و قانونمند است. او حتی نزدیک تر از مادر به پسر شوهرش می باشد تا جایی که خسرو( محمدرضا صادقی) ماجرای حاملگی نامزدش را فقط با او در میان می گذارد؛ یک قهرمان شکست ناپذیر و فداکار  که هماهنگی تمام کارهای خانواده بر عهده اوست. یادمان بیاید که چگونه با وجود تمام مشغله های کاری حواسش به همه هست و همیشه لیستی از کارهای اعضای خانواده به دست آنها می دهد تا با نظم و ترتیب و سر وقت تمام کارها به بهترین شکل انجام شود؛ زنی که محبوب خانواده شوهرش نیز می باشد و پدر شوهرش- آقاجان(پرویز پور حسینی)- با وجود تمام سختگیری هایش روی حرف و خواست مینو حساب جداگانه ای باز می کند.

اما  از یک جای فیلم به بعد این زن به یکباره تمام دنیایش به هم می ریزد و نیمه دوم داستان، روایت سرگشتگی این زن است؛ زنی که با بدنی نیمه برهنه و لباس هایی پاره و صورت و بدنی زخمی و خونی در شب عید توسط اهالی بومی محله جاده قدیم پیدا می شود. از اینجا فیلم وارد طرح موضوع اصلی خود می باشد؛ تجاوز به عنف. مینو از اینجای داستان به مرده ای متحرک تبدیل می شود، زنی وحشت زده که مرتب کابوس می بیند و خود را در اتاقش زندانی می کند. حتی نمی گذارد دست شوهرش به او بخورد . زنی که تنها کارش حمام رفتن و شست وشوی وسواس گونه بدن و دستانش می باشد. فیلمساز سعی دارد تا چگونگی در هم شکستن زنی قوی و باصلابت را به نمایش بگذارد اما  تکرار زیاد این صحنه ها مخاطب را کلافه می کند؛ به ویژه آنکه حالات مینو بیشتر مخاطب را یاد زنان در حال ترک اعتیاد می اندازد تا زنان آسیب دیده از تجاوز.

مینو تجاوز را انکار می کند و مرتب می گوید من اجازه ندادم. او نمی خواهد خود را در چشم دیگران کسی بنماید که مورد تجاوز قرار گرفته چه اینکه جایگاه قبلی شغلی و خانوادگیش نیز این اجازه را به او نمی دهد. یادمان بیاید سکانسی پایانی که نزد مشاور می گوید:« قرار نبود کسی بفهمه.»

فیلمساز از سویی با نمایش اغراق آمیز حالات مینو سعی دارد عمق فاجعه روحی او را نشان دهد و از سوی دیگر بسیار غیرقابل باور و ناگهانی در فیلم مینو به زندگی عادی باز می گردد. ناگهان یادش می افتد تولد دخترش است و باید کیک درست کند، یک دفعه  مانع سقط جنین عروسش می شود و یا مانند گذشته باصلابت به بانک رفته و جلوی اعطای وام غیرقانونی را می گیرد و نهایتا بعد از حدود یک ماه نزد مشاور می رود.

 

مواجهه با زن قربانی تجاوز

آنچه  در فیلم مهم است چگونگی مواجهه اطرافیان مینو بعد از فهمیدن ماجرای تجاوز است. جالب آنجاست که در فیلم قبل از اطلاع به پلیس مبنی بر اعتراف راننده ماشین به تعرض جنسی، اطرافیان مینو به ویژه شوهرش- بهرام( آتیلا پسیانی)- ساده انگارانه ماجرا را فقط زورگیری می دانند و با گفتن جملاتی مثل‌”جان آدم با ارزش تر از مال است،  سعی در دلداری دادن به مینو دارند یا با جملاتی چون “نباید در مقابل زورگیران از خود مقاومت نشان داد” برای او نسخه می پیچند. مسلماً در این موارد واکنش شوهر نسبت به همسر قربانی تجاوزش از اهمیت خاصی برخوردار است.

در این فیلم بهرام با بازی بسیار ضعیف و تصنعی آتیلا پسیانی، شوهری است که سعی دارد بسیار با آرامش و روشنفکرانه با این ماجرا برخورد کند. ما در طول داستان واکنش منفی از او نمی بینیم؛ یادمان بیاید چگونه جلوی پدرش می ایستد تا مبادا مینو برای امضای شکایت و رفتن به پزشکی قانونی تحت فشار قرار بگیرد و یا به خسرو می گوید:« برام اون مرتیکه حروم زاده مهم نیست، برام مینو مهمه و نمی خوام روح و روانش اسیب ببینه.» واکنش بهرام از این جهت مثبت است که آنچنان به مینو اعتماد دارد که حتی لحظه ای او را بخاطر این ماجرا سرزنش نمی کند اما از سویی از دید مخاطب بسیار منفعلانه عمل می کند، می بیند همسرش جلوی چشمان او  در حال آب شدن است اما به جداکردن محل خوابش از مینو و خوابیدن روی مبل اکتفا می کند. در واقع بهرام فقط سکوت کرده و از مینو فاصله می گیرد تا اذیت نشود به جای آنکه سعی کند به او نزدیک شده و احساس امنیت و حمایت به او بدهد و با اینکه پلیس مدام تأکید می کند اعمال مینو به روانکاو و مشاور نیاز دارد اقدامی در این راه انجام نمی دهد. در سکانسی بهرام بسیار خونسردانه و بی تفاوت و بسیار راحت به مینو می گوید که باید به پزشکی قانونی رفته و آزمایش ایدز و تست بارداری بدهد، انگار نه انگار که مینو ناموس اوست. واکنش آقاجون به عنوان بزرگ تر خانواده نقطه مقابل بهرام است، آقاجون نشان دهنده مردی با ظاهری مذهبی و سنتی است؛ پیرمردی که بدمن فیلم(آدم بد) و نماد تمام عیار جامعه مردسالار است. این پیرمرد مدام با تماس‌های اعصاب خردکنش در زندگی خصوصی خانواده پسرش دخالت می‌کند و فقط به فکر حرف اطرافیان است.

 واکنش فرزندان خانواده یعنی خسرو و شیدا هم بسیار بی تفاوت است. شیدا(ترلان پروانه) همچنان در دنیای خود غرق است؛ موسیقی گوش می دهد و با دوستانش بیرون می رود. تنها اقدام شیدا این است که از سرنوشت مادرش عبرت گرفته و با خود سلاح سرد حمل می کند!! خسرو(محمدرضا غفاری) هم به قول شیدا فقط به فکر مراسم عروسی اش می باشد.

 

نقد عرفی نادرست

فیلمساز در خلال روایت داستان اصلی خود گریزی هم به نقد عرف های نادرست جامعه دارد؛ عرفی که روابط جنسی زن و شوهر را قبل از برگزاری مراسم عروسی زشت و قبیح می داند و مایه آبروریزی تا جایی که دختر از ترس و فشار خانواده ناگزیر به سقط جنین می شود.در جاده قدیم پریسا(هدی زین الدین) موضوع بارداری خود را حتی از مادرش پنهان می کند و چون حال روحی مینو هم  وخیم است و در واقع حامی برای خود نمی بیند تصمیم می گیرد فرزند خود را سقط کند.

 

“جاده قدیم”در یک نگاه

“جاده قدیم”بر  خلاف جنجال آفرینی حکمت و حضور بازیگران معروف اصلا فیلمی قوی نیست. ما با فیلمی مواجهیم با سوژه ای تکراری و پرداختی ضعیف . فیلم شخصیت های اضافی زیادی دارد؛ عمه نرگس، عمه لیلی ، خاله مهرو، دایی مهراد و….  همگی شخصیت هایی هستند که بود یا نبودشان در قصه  هیچ تاثیری در پیش برد  داستان ندارند. فیلمساز تلاش کرده تا به روانشناسی و جامعه شناسی زنان در یک موقعیت شکننده و بحرانی مثل تجاوز بپردازد اما در عمل “جاده قدیم” به ملقمه ای از موضوعاتی چون تجاوز، دخالت بزرگترها در زندگی فرزندان ، سقط جنین،  مفاسد اقتصادی ، برجام و تطهیر زندانیان سیاسی تیدیل شده است. ضمن این که بنظر می ر سد کارگردان برای نشان دادن تعارض میان  فضای مدرن و شاد  زندگی مردم، در ابتدای فیلم یک نوع فضا را ترسیم می کند و در نیمه دیگر فیلم سعی می کند  با نمایش فضایی  سرد و بی روح و اغراق در این نمایش مراجع انتظامی و قضایی را  در نقطه مقابل فضای اول نشان دهد. با راهروهایی طولانی، صندلی هایی فلزی، درهایی بلند و … که معلوم نیست واقعا از کجا این عناصر را آورده است و به این مراجع نسبت داده است.

علاوه بر همه اینها کارگردان خواسته تفاوت فیلمش را  با فیلم های دیگر سینمای امروز کشور با  شکستن مرزهای پوشش بازیگران نشان دهد. قهرمان اصلی فیلم  در بیشتر سکانس ها چیزی بر سر ندارد به جز یک تکه باند! همچنین برای اولین بار در این فیلم یک زن زیر دوش آب نشان داده می شود!

/انتهای متن/

 

درج نظر