بچه های جوان انقلاب را می شناسند ؟

بچه های جوان مان انقلاب را آن طور که شایسته است، نمی شناسند و ارتباطی با روح و هدف آن برقرار نکرده اند و این اهالی فرهنگ و هنر و برنامه ریزان این حوزه اند که باید جوابگوی این ضعف بزرگ باشند که هر سال بیشتر از سال پیش، مخصوصا در همین روزهای دهه فجر، خودش را  نشان می دهد.

0

نسیم شهسواری/

دهه فجر هم تمام شد و من به این فکر هستم که سوای جشن و بزرگداشت برای شناساندن انقلابی به این بزرگی به بچه های نسل جوان مان چه کرده ایم؟

 

جشن انقلاب و سوال من

آن روز هیاهوی جشن به داخل کلاس هم راه پیداکرده بود و بچه‌ها هنوز آرام قرار نداشتند، هرسال دهه فجر که می‌شد اوضاع همین طور بود: جشن‌ها، تعطیلی ادار‌ه ها و پذیرایی و …

به‌سختی بچه‌ها را ساکت کردم. ماژیک به دست گرفتم و به سمت تخته کلاس رفتم. همین‌که می‌خواستم تیتر درس آن روز را بنویسم با خودم فکر کردم که امروز این کلاس درس گوش کن نیست که نیست ،پس بهتر است به‌جای درس دادن، با بچه‌ها درباره سؤالی که در دفتر مدرسه به ذهنم رسیده بود صحبت کنیم.

به سمت میزم برگشتم، ماژیک را روی میز گذاشتم و رو به بچه های کلاس کردم و گفتم:

بچه‌ها! امروز می‌خواهم به‌جای درس دادن کمی با شما صحبت کنم.

 کلاس ناگهان آرام شد و همه بچه‌ها خیره و منتظر من را نگاه می‌کردند. دوباره ماژیک را برداشتم و بزرگ روی تخته نوشتم:

 «از انقلاب چه می دانید؟»

بعضی از بچه‌ها خوشحال شدند و زود شروع کردن به حرف زدن با کناردستی و پشت‌سری‌شان اما من  با صدای بلند گفتم:

من دوست دارم تک‌تک، نظرهای شما را بشنوم.

 

تعطیلی شیرین این روزها برایم کافی است

راحله که از آن دخترهای پرحرف و شیطان بود، زودتر از همه دست بلند کرد و گفت:

من نه از انقلاب چیزی می دانم و نه می دانم برای چه اتفاق افتاده، وقتی حرف انقلاب به میان می‌آید؛ بیشتر از همه یاد خاطرات پدربزرگم و تعطیلی جانانه یک روز سرد زمستان می‌افتم. راستش را بخواهید اصلاً برای من، مهم هم نیست که بدانم انقلاب چیست، همین ده روزی که حال و هوای مدرسه عوض می‌شود و بعدش هم یک تعطیلی شیرین، آخر قضیه را خوشایندتر می‌کند، برایم کافی است.

صحبت راحله تمام شد بعضی از بچه‌ها برایش دست زدند. راحله که در ردیف اول نیمکت‌ها نشسته بود برگشت و با خنده شیطنت‌آمیزی تعظیم و از مشوقانش تشکر کرد.

 

انقلاب را از پدرم می‌شناسم

نفر بعدی، زینب بود، همان دختری که ساعتی پیش در سالن اجتماعات مدرسه مقاله بلندبالایی درباره انقلاب اسلامی خواند. برای من دانستن نظر زینب مهم بود؛ چون دلم می‌خواست بدانم که این نوشته چقدر از سر اعتقاد بوده.

 زینب گفت:

 من انقلاب را از پدرم می‌شناسم. او به من یاد داده است که انقلاب اسلامی ما یک تحول بزرگ اجتماعی و انسانی بوده است و برای این انقلاب نوعی تقدس قائل است. من از بچگی با خانواده‌ام به یاد دارم که همیشه در راه پیمایی 22 بهمن شرکت کرده‌ام.

کلامش را قطع کردم و پرسیدم:

 جدای از پدرت و جدای از این‌که به تو یاد داده که انقلاب اسلامی، مقدس است و ارزشمند، اگر روزی چون منی از تو بپرسد که این انقلاب برای چه مقدس است، یا این که کسی به تو بگوید که از این انقلاب، اهداف و ثمراتش حرفی بزن، آیا حرفی برای گفتن داری؟

 زینب کمی مکث کرد و به بچه‌های کلاس نگاه کوتاهی انداخت و با صدایی آرام‌تر از قبل گفت:

 نمی‌دانم، فکر نکنم بتوانم.

از انتهای کلاس صدای خنده‌های ریزریز یواشکی آمد.

 از زینب تشکر کردم و گفتم که سر جایش بنشیند.

 

این جشن ها لازم است؟

نفر بعدی روشنک بود، او را به‌خوبی می‌شناختم، دختر درس‌خوان کلاس که معمولاً در مقابل در دفتر مدرسه در حال رفع اشکال و پرسش از معلم‌ها بود.

 روشنک نظرش این بود که اساساً پرداختن به جشن های این‌چنینی کار لازمی است؟

 او معتقد بود که این جشن‌ها ممکن است باعث تلف شدن وقت یادگیری و درس خواندن برای بچه ها در مدرسه باشد.

صدای زنگ مدرسه حرف روشنک را قطع کرد و بچه‌ها با خوشحالی از تعطیل شدن درس و کلاس، وسایل شان را جمع کردند و رفتند.

تخته‌پاک‌کن را از روی میز برداشتم و آرام و آرام کلمه های روی تخته را پاک کردم و در همان حال، به این موضوع فکر می‌کردم که اینک بعد از گذشت 37 سال از انقلاب اسلامی سوای جشن و بزرگداشت، ایا کاری کرده ایم که این نسل جدید، انقلاب را بشناسد؟

مسئولین فرهنگی جامعه دراین مورد چه کرده اند؟

در مورد یکی از شهدای حرم می خواندم که با وجود این که جانباز 70 درصد بوده و بازنشسته هم شده بود، اما برای شناساندن انقلاب به جوان ها از ابزار فرهنگ و هنر و کتابخوانی و جشنوادره ای فیلم دانش آموزی و … چقدر خوب استفاده کرده بود و چه قدم های مثبتی هم در این زمینه برداشته بود.

معنایش این است که اگر با ابزار مناسب و روش درست به میدان می آمدیم، قطعا خیلی حرف های حسابی و خوبی برای بچه های نسل جدید در مورد انقلاب اسلامی داشتیم تا آنها را با این پدیده بزرگ قرن آشنا کنیم…اما چون  کم کاری آشکار در این زمینه داشته ایم، حالا بچه های جوان مان انقلاب را آن طور که شایسته است، نمی شناسند و ارتباطی با روح و هدف آن برقرار نکرده اند.

راستی اهالی فرهنگ و هنر و برنامه ریزان این حوزه چطور می توانند جوابگوی این ضعف بزرگ باشند؛ ضعفی  که مخصوصا هر سال بیشتر از سال پیش در همین روزهای دهه فجر خودش را  نشان می دهد.

/انتهای متن/

درج نظر