با مرد تنوع طلب چه باید کرد؟

بعد از حدود سه ماه از ازدواج مان، شروع کرد به رد و بدل کردن پیامک با خواهرم که ازدواج کرده بود و البته با شوهرش بگومگو داشتند. به بهانه ی حل اختلاف راه گفتگوی مجازی را باز کرد و بعد از مدتی پیامک های معمولی به پیامک های عاشقانه تبدیل شد…

2

مریم فقط 25 سال دارد. بسیار موقر و زیباست. صحبت را که شروع کرد، دیدم به محاسنش باید خودداری و صبوری را هم اضافه کنم. معلوم بود ازیک خانواده ی متعادل است با  پدر و مادری مهربان. مریم از خودش و زندگی اش این طورتعریف کرد:

 حدود پنج سال است که با سعید که پسری بود از خانواده ای از همه نظر همکفو خودم ازدواج کردم. کار و تحصیلات سعید نشان از موجه  و مناسب بودنش برای ازدواج داشت. بعد از ازدواج تا دوسال همه چیز خیلی خوب و روبه راه بود و چون قرار گذاشتیم که زود بچه دار نشویم، اقدامی برای این کار نکردیم.از همان اوایل زندگی مشترک مان متوجه تغییراتی در رفتار همسرم شدم. با اینکه مدت زیادی از زندگی مشترک مان نگذشته بود به من توجه نمی کرد و وقتی هم من ابراز احساسات می کردم برایش مهم نبود.هرچه طرفش می رفتم و سربسرش می گذاشتم سردی نشان می داد و با بداخلاقی مرا از خودش می راند.

بعد از آن شروع کرد به توهین کردن به پدر و مادر من و نسبت های بد و رکیک به آنها می داد و مرا از سر زدن به ایشان منع کرد. و اگر هم من خانه پدرم  رفتم او اصلا همراهم نمی آمد. این در حالی بود که هفته ای دو  روز طبق برنامه به خانه ی پدر و مادر ایشان می رفتیم و گاهی شب هم می ماندیم.

اوایل وقتی از تغییر رفتار همسرم به مادرش می گفتم، قبول می کردند و گاهی تذکر هم می دادند ولی بعدا به جای نصیحت و تذکر به سعید، به من نصیحت می کردند. در این مدت شوهرم دیر به منزل می آمد و روزهای تعطیل هم بدون اینکه به من چیزی بگوید از خانه خارج می شد. بعد از مدتی برمی گشت و دوش می گرفت و می خوابید. ضمن این که از همان اوایل زندگی می دیدم که با رد و بدل کردن پیامک های مخفیانه با زنان و دختران فامیل ارتباط برقرار می کند. مثلا بعد از حدود سه ماه از ازدواج مان، با وجودی که همه او را آدمی خوش رفتار و اخلاقی و خوشنام می دانستند، شروع کرد به رد و بدل کردن پیامک با خواهر من و این در حالی بود که خواهرم چند ماه قبل از من ازدواج کرده بود و البته با شوهرش بگومگو داشتند. شوهر من به بهانه ی حل اختلاف بین ایشان و رفع ناراحتی خواهرم با ایشان راه گفتگوی مجازی را باز کرد و بعد از مدتی پیامک های معمولی به پیامک های عاشقانه تبدیل شد. با یکی از زنان شوهر دار فامیل هم به همین ترتیب وارد ارتباط کلامی عاشقانه شد. بعد از اطلاع از این ماجرا به  سعید اخطار کردم که دست از این کارها بردارد و زندگی مردم را به آشوب و بلوا نکشد. او به این تذکرها اصلا توجه نمی کرد و به دلیل همین تذکر من بود که با خانواده ام قطع ارتباط کرد . ولی هرچه آنها علت را می پرسیدند من سکوت می کردم و هیچگاه اجازه ندادم پدر و مادرم متوجه قضایا شوند و باعث ناراحتی شان گردم. البته آنها  خودشان حدس می زدند که مسئله ای بین ما اتفاق افتاده است.

به هرحال من متاسفانه متوجه شدم که با زن های زیادی ارتباط دارد و این ارتباط از حد ارتباط کلامی گذشته و به ارتباط های غیر اخلاقی و نادرست رسیده است.  حتی متوجه شدم که زمانی که من در خانه نیستم این زنان را به خانه آورده و در فراش من با آنها به سر می برد و بارها وسایلی را که استفاده می کردند، در خانه دیده بودم. البته من سعی  می کردم ارتباطم را با خانواده ی آنها حفظ کنم. حتی  برای مشکلی که برای خانواده اش پیش آمده بود، به خاطر اینکه تنها نباشند مدت چند ماه در خانه ی پدر و مادرش زندگی می کردیم. دراین مدت هروقت می خواستم به خانه ی خودمان سربزنم،‌ به بهانه های مختلف مانع می شد و اجازه ی آمدن  به خانه را به من نمی داد. در خانه ی پدرش هم با من بسیار سرد بود و در واقع  معلوم بود که از روی اجبار با من زندگی می کند و این رفتار را پدر و مادرش متوجه شده بودند ولی دریغ از یک تذکر کوچک به سعید. یک بار که برای آوردن لباس های شخصی به خانه ام رفتم از روی قرائن متوجه شدم که در این مدت به طور مرتب زنان را به خانه آورده است. متاسفانه همه ی زندگی من به هم ریخته و آشفته شده بود و از وسایل شخصی من استفاده شده بود. همه ی همسایگان شاهد آوردن زنان متعدد به خانه ام هستند و بارها این مطلب را به من صریحا گفته اند و من سعی داشته ام انکار کنم.

دیگر اوضاع مان بحدی بد شد که فکرکردم که وارد یک صحبت جدی با او شوم. از سعید پرسیدم: مشکل تو چیست؟ چرا این کارهای خلاف  و زشت را که در شان ما نیست انجام می دهی؟

در پاسخم گفت: من با فیزیک بدن تو مشکل دارم و با تو راضی نمی شوم.

گفتم: من حاضرم با یک جراحی مشکل را حل کنم.

و او با کمال وقاحت  گفت: برو هزینه اش را از پدرت بگیر. البته اگر جراحی هم کنی باز من ممکن است دوستت نداشته باشم  چون می دانم اندام طبیعی خودت نیست. در آخر هم خودش اقرار کرد که من زن باز هستم و این کار را دوست دارم و از این تنوع لذتی می برم که با تو به دست نمی آورم.

به اینجا که رسید تهدیدش کردم که اگر از این کارها دست برنداری همه چیز را به پدرم می گویم.

درپاسخ تهدید من به راحتی گفت: هر کاری می توانی بکن.

این تهدید هم تاثیر زیادی نداشت. برای همین هم پیشنهاد دادم که از هم جدا شویم. او در جواب من گفت که خودت برو اقدام کن، من طلاقت نمی دهم.

و حالا من مانده ام با این مرد چه کار کنم. دیگر تحملش را ندارم. از بس که به کسی حرف نزدم و از بیان مسائل، حتی به نزدیک ترین کسم یعنی مادرم، شرم داشته ام، از نظر روحی و جسمی بیمار شده ام. از طرف دیگر می ترسم اگر رفتارهای غلط شوهرم با زنانی که از نزدیکانم هستند معلوم شود زندگی های زیادی به خطر بیافتد. می خواهم طوری او را از زندگی ام خارج کنم که دیگران لطمه نخورند. حالا آنها خودشان می دانند و وجدان خودشان. ولی بیشتر از این نمی خواهم پدر و مادرم توهین و تحقیر شوند و غصه بخورند.

لطفا مرا راهنمایی کنید.

پاسخ دکتر فرزانه اژدری:

  • اولین اقدام مناسب برای شما این است که شوهرتان را متقاعد کنید نزد مشاور یا روانشناس بالینی برود. اگر بپذیرد شاید بتواند این رفتارهای پرخطر را که برمبنای ناآرامی روحی و تنوع طلبی جنسی از وی سر می زند، کنترل کند. در غیر این صورت باید در روابط زناشویی بسیار با احتیاط عمل کنید، زیرا همان طور که خود می دانید در معرض بیماری های عفونی خطرناکی مثل ایدز قرار دارید. بهتر است در همین مرحله هم  آزمایشات لازم را انجام دهید.

2- بهتر است بدون اینکه پای اقوام و فامیل به میان بیاید پدر و مادر خودتان و همسرتان را به طور سربسته در جریان مسائل تان قرار بدهید. شاید بتوانند اقدام موثری در جهت بهبود زندگی شما انجام دهند.

  • درصورتی که برای ادامه ی زندگی مشترک به توافق رسیدید، بهتر است این کار همراه با گذاشتن شروطی مبنی بر مراجعه به روان شناس و رفع ناهنجاری ها از طرف شوهرتان باشد که ضامن عدم تکرار مشکلات فعلی در زندگی آینده تان باشد.
  • شما چون برای اثبات رفتار خارج از قاعده و اصول شوهرتان مدارک قابل ارائه به دادگاه ندارید، می توانید اظهارنامه ای تنظیم کنید و مطالب خود را قانونا به وی ابلاغ کنید تا پاسخ بدهد. در هر صورت این اظهارنامه برای شما می تواند مستند قانونی محکمی باشد.
  • برای اثبات عدم دریافت مهریه دادخواست دریافت مهریه به دادگاه خانواده بدهید و حکم را به اجرا بگذارید تا بتوانید با اتکا به مطالبه ی مهریه شوهرتان را راضی به طلاق کنید.
  • بهترین شکل برای خاتمه دادن به این رفتار همسرتان، جدی بودن شما در تصمیمات تان برای این زندگی مشترک است. یعنی اگر حرفی می زنید، و به دنبال اقدامی چه در جهت مثبت و درمان او و یا جدایی هستید، سعی کنید محکم و استوار باشید تا همسرتان تصمیمات شما را  جدی بگیرد.
  • منزل مشترک را به هیچ وجه ترک نکنید و همه ی آدرس های دادخواست ها را برای هردونفرتان به آدرس منزل تان بدهید.
  • با توجه به این که همسرتان راضی به طلاق است، اگر از او وکالت در طلاق را بگیرید می توانید راسا با کمک یک وکیل طلاق توافقی بگیرید. ولی تا می توانید شما درخواست دهنده ی طلاق نباشید. بهتر است صبور باشید تا خود ایشان برای طلاق اقدام کند.

موفق باشید.

/انتهای متن/

نمایش نظرات (2)