این خانه، حق من است یا برادرم؟

ریحانه برای گرفتن سهم الارث خود با برادرش اختلاف دارد. آیا برای حل این اختلاف قانون راه حلی دارد؟

0

ریحانه، خانمی جا افتاده و معقول به نظر می رسد. او درمورد مشکلش درارتباط با سهم الارث می گوید:

 سال ها به همراه همسر و فرزندانم در خانه خاله ام زندگی می کردیم. در این سال ها پرستاری و تمام کارهای دیگر خاله ام که مسن و بیمار بود، با من و دخترم بود. برای همین هم خاله ام در سال های آخر عمرش،  در حالی که در صحت و سلامت  کامل عقلی، تصمیم گرفت خانه اش را با صلح عمری به نام من کند. این کار کاملا قانونی و از طریق دفترخانه اسناد رسمی انجام شد. خاله من نه ازدواج کرده بود و نه فرزندی داشت؛ بسیار هم حسابگر و دقیق بود و حساب کوچک ترین پولی را درحسابش داشت.

بعد از فوت خاله ام به استناد همان صلح نامه عمری که مرا مالک خانه می دانست به دفترخانه اسناد رسمی مراجعه و درخواست سند رسمی به نام خودم کردم که بدون هیچ مشکلی سند مالکیت برای من صادر شد.

مدتی بعد مادرم هم فوت کرد که  وراث ایشان من و برادرم هستیم که در خارج از کشور زندگی می کند و مادرم هم بسیار از او دلخور و ناراحت بود و همیشه می گفت من راضی نیستم که این پسر از من ارث ببرد. البته خانه ای که مادرم در آن زندگی می کرد، چهار دانگش به نام برادرم بود. یعنی پدرم در زمان حیاتش این چهار دانگ را به برادرم  بخشیده بود و برای همین هم مادرم همیشه دلواپس بود که مبادا او بیاید و وی را آواره کند. در حال حاضر اثاثیه و دو دانگ آن خانه به عنوان ماترک باقی مانده که بین من و برادرم تقسیم می شود.

بعد از فوت خاله و مادرم، برادرم که سال هاست در خارج از کشور زندگی می کرده، برگشته و یک سند تایپ شده با امضای خاله و دو نفر شاهد با خودش آورده و ادعا می کند که خاله یک سال قبل از صلح عمری خانه را در مقابل 50 میلیون به من فروخته و این هم سند آن است و به استناد همین مدرک که خط خاله هم نیست و به احتمال قوی امضایش نیز جعلی است، وکیل گرفته و علیه من و مالکیت من بر این خانه شکایت کرده و ادعای مالکیت خانه را دارد.

حالا می خواهم بدانم که ممکن است او بتواند در این مورد موفق بشود یا خیر؟

  • ضمنا باید بگویم که  خاله من هیچ گاه از داشتن 50 میلیون تومان در حسابش صحبت نکرده بود و ایشان که خیلی دقیق بود و امکان نداشت ملکی را که مثلا سال 82، 150 میلیون تومان ارزش داشت به 50 میلیون تومان بفروشد آن هم به کسی که از وی تنفر داشت و او را آدم صالح و سالمی نمی دانست.

به نظر می آیدمتاسفانه برادرمن برای رسیدن به مقصود و منفعت خود، دست به جعل و سندسازی زده است  و ما دادگاه را از این مطلب مطلع کرده ایم.

حالا می خواهم بدانم از نظر قانونی من باید چه کار کنم تا حقم را اثبات کنم؟

پاسخ خانم دکتر فرزانه اژدری :

برای ریحانه و احقاق حق او قانون راه هایی دارد که بر همین اساس به او به این ترتیب توصیه هایی کردیم:

  1. صلح عمری که خاله شما در زمان حیات در دفترخانه اسناد رسمی با شما امضا کرده، سندیست رسمی و ارزش قانونی دارد و خدشه ای نمی توان به آن وارد کرد. به همین علت هم با استناد به همین صلح نامه برای شما سند رسمی مالکیت صادر کرده اند. اگر غیر از این بود سند رسمی صادر نمی شد.
  2. کاغذی که برادرتان به استناد آن خود را مالک می داند، در مقابل سند رسمی شما که صلح نامه و سند رسمی مالکیت می باشد، قدرت عرض اندام ندارد.در مقابل چنین ادعایی شما می توانید با ارائه اسناد بانکی مبنی بر عدم واریز 50 میلیون تومان در هیچ کدام از حساب های خاله متوفی تان، دادگاه را از کذب ادعای برادرتان مطلع نمایید. از طرف دیگر می توانید برای شناسایی صحت امضای متوفی درخواست کارشناسی بدهید.
  3. در مورد دریافت سهم الارث خود از ماترک مادری نیز اقدام کنید. بخشی از اموالی را که از فروش اسباب و لوازم مانده از ایشان به دست می آورید به نیازمند داده و یا برایشان هزینه کنید و تکالیف قضا شده مادر را که به عهده برادرتان است و احتمالا انجام نمی دهد، خود به عهده گرفته و انجام دهید. سهم شما از خانه مادری از دودانگ باقی مانده است که از این دو دانگ باقیمانده هم برادرتان به عنوان فرزند ذکور دو برابر شما س هم دارد. برای دریافت سهم خود باید ابتدا دادخواست انحصار وراثت بدهید و مدارک خود و برادرتان را شامل شناسنامه و کارت ملی تان و گواهی فوت صادر شده برای مادرتان و صورت اموال و مفاصا حساب مالیاتی را به دادگاه ارائه دهید و نام خود و برادرتان را هم به عنوان وراث اعلام کنید. اگر مدارک برادرتان ایشان را ندارید، دادگاه از خود او مدارکش را می خواهد و گواهی انحصار وراثت صادر می کند که بر اساس آن می توانید ماترک مادر را تقسیم کنید.

/انتهای متن/

درج نظر