این “بزرگراه” به کدام راه می رود؟

نمایشنامه “بزرگراه ” که از 20 اردیبهشت ماه تا 25 خردادماه در پردیس تئاتر تهران اجرا شده است، درامی اجتماعی است که تلاشی نه چندان موفق دارد بری روایت داستانی اجتماعی – مذهبی در قشر متوسط با تاکید بر نقش کلیدی زنان درخانواده و البته این نقش هم کمرنگ از آب درآمده است .

0

جانان فرزان/

نمایشنامه “بزرگراه” در  سبک درام اجتماعی ساخته شده است.

زمان وقوع داستان آن، که زمينه ای اجتماعى- مذهبى دارد، روزگار معاصر است.

نمایش از قشر متوسط مي گويد ، با جزييات يك زندگى سنتى .

 به نظر می رسد نمايشنامه بزرگراه حرفي براي گفتن دارد اما در اجرا مخاطب هر چقدر تلاش مي كند تا مُشتى پر كند از قصه نمايش و یک جمله كليدى از داستان در ذهن او جاى گيرد، در نهايت دست خالى مي ماند.

 

خلاصه داستان

حسام الدین برای از دست ندادن خانه اجدادیش که تنها خانه ای است که بر سر راه بزرگراه جدید شهرداری است به مقابله با مامورین می پردازد، اما در این حین با وقایع تاریخی عجیبی رو به رو می شود که قضایا  را عوض می کند. و بنوعی با موضوع شهید پیوند می خورد.

محل اجرای نمایشنامه بزرگراه پردیس تئاتر تهران، سالن استاد محمد علی  كشاورز است. پرديس تئاتر تهران از جمله پرديس هاى جديدالتاسيس است و  قابليت اين را دارد كه فرهنگ تئاتر بينى را تا حدى از مركز گرايى فاصله  دهد ودر جاى جاى شهر  وسعت ببخشد .

اين پرديس داراى سالن هايى خوب است  كه نشان مي دهد هنر و فرهنگ بيش از پيش لايق رسيدگى و توجه نهادهاى مربوطه مي باشد.

 

تئاتر تاثیرگذار

در تعريف تئاتر تاثير گذار آمده است :

تئاترى كه اثر بر ذهن يا قلب بيننده بگذارد، اثر بدان معنا كه ردى از احساس يا افكار كه موجب شعف در مخاطب شده و ماندگار شود هر چند كمرنگ . این تاثیرگذاری  تا زماني است که در ياد و خاطر مرور شود وحس تاثير گذاريش تداعى گردد.

حال از بين انواع تاثير گذاري هاى هنرى و فرهنگى، رسانه اى بنام تئاتر موظف است اثر خود را (چه بد چه خوب) بر قلب ها بگذارد تا در ذهن ها بماند.

بازی بهتر از کارگردانی

بزرگراه با آنكه داستان ساده و تك خطى دارد اما با آشفتگى ميزانسن ها ذهن بيننده را نا آرام مي كند و اين امر باعث خستگى و كلافگى مي گردد.

داستانى كه تا نيمه مخاطب را سرگردان مي كند و در 10 دقيقه آخر به یکباره چنان ضرب نگرفته به ديده او  هجوم مي آورد كه گويي نويسنده از ابتدا نمي دانسته چگونه داستان را به اتمام برساند و حال سعى دارد بعد از يك ساعت و نيم خستگى به نحوى مخاطب را سورپرايز كند.

بازيگران تيم منسجمى را به تماشاچى نشان مي دهند اما متاسفانه در داستان ضعيف و كارگردانى بسيار بد نمايش كاملا محو مي شوند، اما به دور از انصاف است كه زحمت طاقت فرساى بازيگران را كه بر عام و خاص پوشيده نيست ، از بقيه كار مجزا نكنيم و نا ديده بگيريم.

از انتخاب موسيقى، چهره پردازى، صحنه و لباس هم به راحتى نمي توان عبور كرد چراكه بسيار گل درشت و تصنعى انتخاب شده اند. موسيقى نامربوطی كه ظاهرا صرفا برای القای حس معنويت و عمق انتخاب شده  از كارهاى خواننده اى معاصر اين روزهاست و بي ربط است به فضاى مذهبى سنتى.

و اي كاش اين كليد اصلى و مهم تاثير گذارى متناسب  و با دقت بيشتر و تامل عميقترى انتخاب ميشد.

 

نگاهی از سر نقد

براى نماياندن قشر متوسط و سنتى جامعه لازم نيست با لباس هاى ژنده و ژوليده زن و مرد را نمايش داد. دكور و صحنه كه بيشتر شبيه خرابه اى به تصوير در مي آيد تا خانه اى با صفا و قديمى و تك عنصر كليشه اى اين تعريف فقط با حوض كوچك آبى وسط حياط به ذهن متبادر مي گردد و كبوتر هايى كه با پروازهاى ناگهاني و كنترل نشده شان تمركز و آرامش را از تماشاچيان سلب مي كنند.

نظرات ديگر مخاطبين را جويا شديم و اكثرا متفق القول اذعان داشتند كه اينگونه كارها با موضوع شهيد و ارج نهادن به مقام شهيد نه تنها به دليل ضعف كار، لطمه سنگينى به اين مقام والا مي زند بلكه تاثير منفى آن بر روى اذهان و اعتقادات جوان ترباعث فاصله گرفتن آنها از ارزشها مي شود.

اين اتصال نا مربوط كه خانواده هاى قشر متوسط جامعه را با ادبيات سخيف و دور از چارچوب ادب نمايش مي دهد گاهى الگوهاى ذهنى را خراب مي كند و تعريف آنها با روابطى خارج از شان و ادب متاسفانه ظلمي است كه نمايشگران و سينماگران نا خواسته مرتكب مي شوند.

 

نقش زنان در روايت بزرگراه

نمايشنامه نويس چنان درهم وبرهم به داستان و صرفا روايت مي پردازد كه نقش زنان همچون ديگر پرسوناژها كمرنگ مي گردد، اگرچه مي خواسته كليدي بودن نقش زن در خانواده مطرح گردد. در بخش هايي از داستان شاهد هستيم كه زنان پرقدرت عمل كرده و در تصميم گيري هاى مهم خانواده نقش اصلى را ايفا مي كنند و به نحوي مديريت فضاى خانه و همسران خود را به عهده دارند.

/انتهای متن/

درج نظر