اینان شبیه ترین زنانند به زینب(س) در زمانه ی ما

در سالروز وفات بانوی صبر و استقامت و خطابه و افشاگری، زینب(س) باید نگاهی داشت به راستگوترین پیروان امروزی بانو؛ که در کنار غیور مردان دلاور و رزمنده ای به چشم می آیند که از گوشه گوشه ی دیار ما هر روز روانه می شوند برای دفاع از حریم حرمت اهل بیت در شام…

2

طیبه میرزااسکندری/

این روزها در هر کوی و برزن ازهر شهر و روستا می توان سراغی گرفت از شهدای مدافع حرم که بدون سروصدا از صحنه جهاد بازمی آیند و پیکرهای مطهرشان در آرامگاه ها بی سرو صدا آرام می گیرد.

این شهیدان هر کدام عضوی از  یک خانواده و بلکه یک فامیلند و معمولا گل سرسبد آنها. اکثرا جوانند و تازه زندگی مشترک شان را  شروع کرده اند و بعضی های شان اصلا به آنجا هم نرسیده اند؛ یعنی ازدواج هم نکرده اند.   بعضا تازه پدر شده اند و کودک نوزاد یا نوپایی را بوسیده اند و رفته اند.

عجیب است این گل های سرسبد یک فامیل و یک محله و … آرام تر از آن که آمده اند، روزی نه چندان دور از امروز، روانه جهاد در راه خدا شده بودند. بعد از شهادت هم  آرام برگشته اند و آرام تربه خاک سپرده شده اند به دلایل مختلفی که جای گفتن اش این جا نیست. تا این جای کار همه چیز بی سروصدا برگزارشده است. اما … اما … این زن ها که مانده اند و این عزیزترین های شان را روانه جبهه ای کرده اند که در خاک وطن هم نیست، در جایی دورتر از کشور خودشان و برای دفاع از حریمی که اگر جزو خاک ما نیست، اما در قلمروی ایمان ما هست؛ این زن ها هم آرام می گیرند؟ ممکن است در فراق عزیز دل شان  آرام بگریند، در استقبال از پیکر پاک شان آرام مویه کنند، بر مزارش آرام حدیث فراق و دلتنگی را با او بگویند… اما به همان دلیل که از این گرانبهاترین داشته ی زندگی شان گذشته اند و رضایت داده اند به رفتن او، به همان دلیل بی هیچ گله مندی، بی هیچ آزردگی و بی هیچ نارضایتی می خواهند حرف بزنند، از چرایی رفتن عزیزشان، از سجایای او و غیرتی که به رفتن تا آن دورها وادارش کرده … حرف می زنند از مباهات به آنهایی که تقدیم بهترین راه و بهترین مقصود شده اند، برای دفاع از حریم بهترین بانو، بانوی عشق و شهادت گسیل گشته اند و این زنان از خود آن بانو یاد گرفته اند که امروز کار مهمی به عهده دارند… این که نگذارند این بی سروصدا رفتن و بی سروصدا برگشتن و بی سروصدا آرمیدن و حتی گاه اصلا برنگشتن، پیام پرارج خون گرانبهای شهیدان مدافع حرم را ناگفته و ناشنیده بگذارد. مبادا خون مدافعان حرم بانوی پیام رسان کربلا در گیرودار حساب و کتاب های چرتکه ای بعضی از اهالی سیاست و نشست و گفت و گو و مذاکره، معامله شود و فراموش گردد و …   

همان بانویی که رشید مردان این مرزوبوم را به حضور قهرمانانه و حماسی در حریم حرمش واداشته، هم او این زنان را که بازمانده های آن قهرمانانند، وامی دارد که پیام خون آنان را به همه مخاطبانی که باید و شاید، ابلاغ کنند؛ گاه با گفتن، گاه با نوشتن و …

پس اغراق نیست اگر بگوییم امروز نزدیک ترین و شبیه ترین زنان به سیره عملی زینب(س)  در متن جاری واقعیت زمان ما، همانا  زنانی هستند که در اوج  عشق و دلبستگی به عزیزشان او را برای هدفی مقدس و آرمانی والا یعنی دفاع از حرم زینب (س) گسیل کرده اند؛ زنانی در هیأت مادر یا خواهر و مخصوصا همسران شهیدان مدافع حرم. و این زنان مظهر آزادگی، فرهیختگی، مسئولیت شناسی و تلاشگری برای ایفای نقش و مسئولیت بزرگی هستند که در کنار مردان رشید و غیورشان به عهده گرفته اند نه فقط بخاطر این که ایرانی اند یا مسلمان، بلکه چون انسان اند در زمانه ای که برای انسان بودن و انسان ماندن باید بهای سنگینی پرداخت.

این ها زنان بزرگی هستند که بی شعار و حرف و سروصدا، رشد کرده اند و زنانی فعال و اثرگذار گشته اند و نقش بزرگ و بی بدیل خود را در عرصه های اجتماعی و سیاسی به تناسب اقتضای زمانه خود و  بر پایه شعور و ایمان و تعهدشان تشخیص داده اند و ایفا کرده اند.

این ها عملا نشان داده اند که می توان زن بود، انسان بود، فعال و پرتلاش بود، در متن امور جامعه وبلکه جهان خویش زیست و نقش آفرین بود، بی این که از خود انسانی، ایرانی و ایمانی خویش دست کشید و به نحله ها و ایسم ها و دکترین های پرمدعا و بی محتوای مدعی دفاع از حقوق زن  گروید.

این ها همان الگوهای این زمانی اند برای زنان وارسته و پاک در جهان معاصر ما.     

رواست که در روز وفات بانوی قهرمان کربلا و پیام گزار نهضت حسینی، سلام کنیم به این زنان بزرگوار که امروزپیام رسان خون پاک مدافعان حرم زینبی هستند؛ مدافعانی که رسولان نهضت خمینی اند در روزگار مظلومیت اسلام ناب محمدی و مظلومیت راه اهل بیت و پیروان صدیق اهل بیت.  

، سیمای درخشان زنانی را می بینیم که از بانوی قهرمان کربلا آموخته اند که خون پاک و پرارج عزیزان خدا  را اگر پاس ندارند، پیام این خون ها  در هیاهوی گمراه کننده ی دشمن غدار و دروغزن گم می شود و از یادها می رود.

/انتهای متن/

نمایش نظرات (2)