من180 پوند وزن کم کردم

استیسی موریس از کسانی است که توانسته با یک برنامه غذایی مناسب به وزنی ایده آل برسد . داستان تلاش ها و شکست ها و موفقیت هایش را بخش بهداشت و سلامت یاهو این طور روایت کرده است .

0

مترجم : مریم گرجی/

ترک رژیم غذایی به معنای دوری از عادات بد غذایی و افراط و تفریط  است.

استیسی موریس 51 ساله الان 165 پوند[1]  وزن دارد.اما در سال 2009 وزن استیسی به بیش از دو برابر این میزان یعنی 345 پوند می رسید.

اکنون به بررسی داستان خانم موریس درباره چگونگی کاهش وزن و لاغری اش می پردازیم.

 

رژیم های سخت و بی نتیجه

خانم موریس می گوید : خود اضافه وزن من مشکل اساسی و مهمی نبود بلکه از دوران کودکی تنومندی و هیکل درشت من بسیار مسئله ساز بود؛ به گونه ای که در مدرسه من نسبت به سایر دوستانم درشت  اندام و بلند قامت تر بودم وبرخی از همکلاسی هایم مرا خپل و چاق صدا می کردند.

استیسی می گوید: شنیدن این عناوین و لقب هایی که بچه های مدرسه مرا می نامیدند، برایم به یک عادت تبدیل شده بود.

به تدریج من شروع به نخوردن غدا  کردم تا به این وسیله احساس راحتی و آرامش داشته باشم. اما این کار در نهایت باعث اضافه وزن من شد و در واقع رژیم غذایی کار را بدتر کرد. 9 ساله بودم  که در گردونه رژیم های غذایی افتادم و در این حال  به یکی از فرمول ها و روش های سخت و شدید رژیم ها می اندیشیدم  به این امید که عاقبت نتیجه و جوابی جادویی از آن بدست آورم.

حتی من دوبار در دهه 20 سالگی خود 100 پوند وزن کم کردم. اما دیری نگذشت که بسرعت اضافه وزن پیدا کردم.

بسیاری از نزدیکان و دوستان من می گفتند که در صورت کاهش وزن، بسیار خوشحال و راضی تر از زندگی خواهم بود اما من حتی با کاهش 100 پوند وزن اضافی هنوز از درون احساسی نظیر دختری چاق و فربه را داشتم.

 

به کلاس های روان درمانی رفتم

پس از اینکه برای بار دوم اضافه وزن پیدا کردم، تصمیم گرفتم که از وزن کردن متوالی  خود دست بردارم. کار من به جایی رسیده بود که از این شرایط خود بسیار دلزده و خسته شده بودم. بنابراین برای بهبود صدمه های عاطفی و روحی خود به کلاس های روان درمانی رفتم. این کلاسها باعث شد من به این نتیجه برسم که با وجود اضافه وزن، دلیلی مبنی بر آنکه من موجودی وحشتناک و غیر عادی باشم، وجود ندارد . درعین حال امیدوار شدم که بتوانم راهی برای کنترل وزن خود بیابم.

حالا وزن من به 300 پوند رسیده بود و من مجبور بودم که حتی در اوج گرمای تابستان لباس های چسبان و تنگ مشکی بپوشم.

استیسی موریس

خواهر دوقلوی خوش اندام من

سرانجام نقطه عطف جریان کاهش وزن من پنجم ژانویه 2009 در برنامه نمایش تلویزیونی اپرا وینفری شکل گرفت.علت اینکه من این تاریخ را فراموش نکرده ام آن است که متخصص تغذیه من گفته بود که  وزن  من به 345 پوند رسیده و من با ناراحتی مطب را ترک کرده و به خانه رفتم و از روی لجاجت یک بسته چیپس را باز کردم و بعد تلویزیون را روشن کردم و بطور ناگهانی تصویر کارنی ویلسون شاد و سرحال خوش اندام و باریک را دیدم.

تصویر و برداشتی که از کارنی ویلسون همیشه در ذهن داشتم این بود که او خواهر دو قلوی من است؛ کودکی تپل مپل و چاق که به فرد بالغ فربهی مبدل شده بود و پیوسته برای کاهش و کنترل وزن خود در نبرد بود.

با این تصویر از کارنی که مرا متعجب و مبهوت کرده بود، دانستم که هنوز امیدی باقی است. بنابراین به جستجو از طریق اینترنت پرداختم تا  به این وسیله اطلاعات لازم را درمورد دکتری که به کاهش وزن او کمک کرده بود بدست آورم.

نتیجه این تحقیقات من پیدا کردن فردی به نام دیاموند دالاس پیج بود که سابقا  کشتی گیر بود. دالاس به منظور التیام و بهبود اندام آسیب دیده خود به انجام حرکات یوگا می پرداخت.

اکنون من، یک نویسنده فارغ التحصیل از کالج لیگ پیچک بودم که 345 پوند وزن داشتم. حالادیگر هیچ گزینه ای  برای کاهش وزن نداشتم و آماده بودم که از نو رهنمودهای لازم را در این مورد به دست آورم.

 

از پرخوری  دست برداشتم

اکنون می دانستم که رژیم های غذایی سنتی دیگر کهنه و قدیمی شده است. حقیقت مسئله این بود که من رژیم غذایی را شکست نداده بودم بلکه عادات و رژیم های غذایی مرا شکست داده بودند.

بنابراین تصمیم گرفتم که روشی از برنامه غذایی و خوراک سالم و طبیعی را در پیش بگیرم تا بدین ترتیب طول عمر بیشتری داشته باشم. نمی خواستم  از روش های خیلی سخت  استفاده کنم زیرا ممکن بود به نتیجه دلخواه نرسم. ابتدا از پرخوری بیش از حد دست برداشتم و برای نمونه از غذاهایی که شامل کربوهیدرات، شکر، چربی های ناسالم و مواد غذایی که فاقد کالری لازم برای بدن بودند، دوری کردم.

 در آغاز، کار خود را با خوردن مواد غذایی که در عین خوشمزه بودن برایم مغذی و پرفایده بودند مانندمیوه و سبزیجات، عدس، تخم مرغ، آجیل و برنج قهوه ای شروع کردم.

پزشک و متخصص تغذیه من فرضیه ای دارد که بر اساس آن بسیاری از افراد که مشکل اضافه وزن دارند، نسبت به محصولات لبنی و گلوتن بی طاقت هستند. او می گفت که من بایستی این مواد را از فهرست غذایی خود حذف کنم.

پس از بکار گیری و عمل به این پیشنهاد با کمال تعجب دیدم که چقدر احساس بهتری دارم و دارم وزن کم می کنم. آنچه بسیار مهم و قابل توجه بود این بود که من بدون هیچ تلاش و تقلایی و به طور یکنواخت و آرام آرام وزن کم می کردم.

 

بدن خودتان را بشناسید

این مسئله بسیار مهم است که شما بدن خودتان را بشناسید و آنچه را که برای شما مفید و لازم است انجام دهید. راه هایی که دیگران به شما توصیه می کنند ممکن است با روش هایی که خودتان به کار می برید، متفاوت باشد.

در مرحله بعد برای اینکه دچار حالات وسواسی و روحی نشوم  و دائم و پیوسته خود را وزن نکنم، از عمل کردن به دستورات دکترم تا حدی کاستم.

هر چند که برای من این مسئله مهم است که یک سری اطلاعات اولیه و اساسی نسبت به میزان کالری غذایی که می خورم داشته باشم، اما نگرانی من بیشتر درباره مقدار و کمیت مواد غذایی بود که  چه میزان کالری در بدن ایجاد می کند و سبب چه تغییراتی در بدن می شود.

برای مثال من عاشق آووکادو هستم و روزی یک بار آن را می خورم. آووکادو سرشار از چربی های سالم و بسیار مغذی و برطرف کننده گرسنگی می باشد.

 

[1]  هر پوند برابر 453.56 گرم است.

منبع:یاهو/انتهای متن/

 

درج نظر