معلوم شد که دروغگو کیست

در روز 24 ذی حجه  سال دهم هجری 60 دانشمند از بزرگان مسيحي نجران در یک سو و پيامبر اسلام هم با عبایی  بر دوش‏ که حضرات علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم‌السلام را در زیر آن جمع کرده بود، در سوی دیگر ایستادند برای مباهله، یعنی طلب رسوایی برای دروغگو… اما نجرانیان از این کار منصرف شدند.

0

زهرا رضوانی/

مباهله رسمی بوده به این صورت که وقتى استدلال منطقى درباره یک مسأله مهم دینى سودى نداشت، افراد در یک جا جمع مى‏شدند و به درگاه خدا تضرع مى‏کردند که دروغگو را رسوا کند.


روز مباهله، روز اثبات نبوت پیامبر گرامی و نمایان‌گر جایگاه والای اهل بیت علیه‌السلام است. در آیه 61 سوره مبارکه آل عمران، مباهله به معنى «نفرین کردن دو نفر به یکدیگر» است. در این آیه خداوند زن و مرد را در صحنه ای دینی و سیاسی در کنار یکدیگر مطرح می کند.

اصل ماجرا چه بوده؟
پیامبر اکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم در جهت ابلاغ پیام الهی، همان‌طور که به سایر بلاد نامه می نوشت و به حق پرستی دعوت می‌کرد، نامه ای را هم برای اسقف نجران «ابوحارثه»، فرستاد و ساکنان نجران(یمن کنونی) را که از مسیحیان حجاز بوده و از موقعیت جغرافیایی خوبی برخوردار بودند را به آیین اسلام دعوت فرمود.

مشروح نامه پیامبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب علیه‌السلام[این نامه ایست] از محمد،پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و علیه‌السلام را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود».

عکس العمل نجرانی ها
در سال دهم هجرت زمانی که نمایندگان پیامبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم نامه را به نجرانیان رساندند، اسقف نجرانی شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از مشاوران گفت: «ما بارها ازپیشوایان خود شنیده ایم که روزی منصب نبوت ازنسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد که از اولاد اسماعیل است ـ همان پیامبر موعود باشد». بنابراین تصمیم گرفتند که هیئتی به مدینه برود تا از نزدیک با محمد تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.

دو پرسش اساسی مسیحیان نجران
60 دانشمند مسيحي، كه همه از پيران و بزرگان مسيحي نجران هستند، دور تا دور پيامبر اسلام مي‌نشينند و پيامبر به يكايك آن‌ها خوشامد مي‌گويد؛ «ابوحارثه» اسقف بزرگ نجران، با پيامبر شروع به سخن گفتن مي‌كند: «چندي پيش نامه‌اي از شما به دست ما رسيد، آمديم تا از نزديك، حرف‌هاي شما را بشنويم…».

مسيحيان با دو سوال به نزد پيامبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم در مدینه آمدند: اول اينكه رسول خدا صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم آن‌ها را به چه چيز دعوت مي‌كند؟ دوم اینکه چطور پیامبر مقام الوهیت عیسی علیه‌السلام را انکار می کند در حالی که او از پدری زاده نشده و ویژگی فوق بشري دارد و پسر خداست؟
 رسول خدا صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم در پاسخ، آن‌ها را به پرستش خداي يگانه دعوت كرد و اينكه ايشان رسالت دارند مردم را از پرستش بت‌ها بر حذر دارند و اينكه عيسي علیه‌السلام هم بنده‌اي از بندگان خداست و حالات بشري داشته و نبايد صفت الوهيت و فرزند خدا بودن را براي ايشان قائل شد. در این هنگام بود که وحی بر پیامبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم نازل شد:
«به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». (آل عمران/59)

در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه‌السلام و حضرت آدم علیه‌السلام می فرماید آدم را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح علیه‌السلام فرزند خداست، پس حضرت آدم علیه‌السلام برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر. اما با وجود گفتن این دلیل هم، آنان قانع نشدند.

 

مباهله آخرین حربه

پیامبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم وقتی با لجاجت آنها مواجه شد به امر الهی به مباهله پرداخت؛ کاری که پیش از آن در میان عرب سابقه نداشت و به گوش احدی نرسیده بود.
خداوند درآیه مباهله می فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندان‌مان و فرزندان‌تان و زنان‌مان و زنان‌تان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم». (آل عمران/61)

 

درخواست مهلت برای مسیحیان
وقتی که موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم مهلت خواستند تا به مشورت بپردازند.
سپس نجرانیان با یکدیگر قرار گذاشتند که اگر پیامبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم با جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنند و نترسند؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست و اگر با نفرات محدودی از نزدیکان آمد، پس او پیامبر خداست و از مباهله با او باید بپرهیز شود که خطرناک است.

روز مباهله و آیه تطهیر
در روز بیست و چهارم ذی الحجه سال دهم هجرت، رسول خدا صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم پيش از مباهله عبا بر دوش‏ مبارك گرفت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم‌السلام را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوص ترینِ خلق به او بوده اند. خداوندا، اینها اهل بیت منند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاکِ پاک کن»
در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شأن ایشان فرود آورد: «همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاکِ پاک کند».

طبق توافق قبلی، پیامبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار که در خارج از شهر مدینه بود و امروزه در آن محل مسجدالاجابه ساخته شده و درون شهر مدینه است و با مسجدالنبی حدود دو کیلومتر فاصله دارد، رفتند.

نمایندگان نجران دریافتندکه پیامبر نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد چرا که دیدند ایشان فرزندش حسین علیه‌السلام را در آغوش دارد، دست حسن علیه‌السلام را در دست گرفته و علی و زهرا علیهما السلام همراه اویند و به آن‌ها سفارش می کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید.

نزدیک بود که یک نصرانی هم باقی نماند
ابوحارثه، اسقف نجران گفت:«اگر محمد بر حق نمی بود چنین بر مباهله جرآت نمی کرد. اگر با ما مباهله کند، پیش از آن که سال بر ما بگذرد یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند».
سپس به خدمت حضرت رسول صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم رفت و گفت:«ای ابوالقاسم! از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم».

تبدیل مباهله به مصالحه
پیامبر درخواست اسقف نجران را پذیرفتند که مباهله نکنند. سپس با مسیحیان مصالحه کردند که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و اگر جنگی روی دهد، 30 زره و 30 نیزه و 30 اسب به عاریه بدهند.

 سند عظمت اهل بیت علیه‌السلام و حق خلافت
مفسران و محدثان شیعه وسنی تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر علیه‌السلام نازل شده است، بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین علیه‌السلام هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه سلام‌الله‌علیها و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی علیه‌السلام بوده است. امیرالمومنین علی علیه‌السلام در روز تعیین جانشین برای خلیفه دوم، با این منقبت، بر اهل شورا استدلال کرد که: «شما را سوگند مى‏دهم به خدا که هیچ کدام از شما به رسول در نسب نزدیک تر از من هست و غیر از من کسى دیگر در میان شما هست که اولاد او، اولاد رسول خدا و نساء او، نساء رسول اللَّه باشد»؟

گفتند: نه هیچ کدام از ما این منزلت ندارد.

درس های مباهله

قطعاً عبرت ها و پیام های زیادی در این واقعه نهفته است ولی آنچه که بیشتر جای تأمل دارد احترامی است که دین مبین اسلام برای زن و جایگاه او قائل است و زن و مرد را در صحنه های مختلف دینی و سیاسی در کنار یکدیگر مطرح می کند. همچنین آیه مباهله تذکر می دهد سلاح مومن و آخرین برگ برنده دعاست و آنچه مهم است حالات اهل دعاست نه تعداد آنها چنانچه اهل بیت علیه‌السلام بیش از پنج نفر نبودند.

 

منابع:
محسن قرائتی تفسیر نور، ج۲،

مجمع البیان فی تفسیر القرآن،ج2 فضل بن حسن طبرسی
پیام قرآن، ج9،ناصر مکارم شیرازی

/انتهای متن/

درج نظر