طعامت را پاکیزه ساز تا دعایت مستجاب شود

آیا غذایی که می خوریم و لقمه ای که برمی داریم، تنها برای سیر شدن است و لذت بردن؟ جواب خیلی از ما به این پرسش مثبت است. اما اهل معرفت برای خوراک و طعام ما و لقمه ای که می خوریم، آثار عجیب و مهمی را ذکر کرده اند.

0

زینب خرم آبادی/

حکما گفته اند: لقمه پنج قسم است: لقمه ی حلال، لقمه ی  حرام، لقمه ی شبهه ناک، لقمه ی شهوت انگیز، لقمه ی عادت.

اما لقمه ی حــــــــــــرام، باعث دشمنی در قلب شود و دروغ و غیبت را بر زبان  جاری سازد.

لقمه ی شبـــــــــــــــــــهه، باعث شک و وسوسه در قلب گردد و پرحرفی را بر زبان جاری سازد و دل را سخت نموده و بر پیروی از هوای نفس برانگیزد.

لقمه ی شهــــــــــــــــــوت، باعث آرزو در قلب شود و پرسخنی بر زبان جاری کند.

لقمه ی عـــــــــــــادت، باعث قناعت در قلب شود و کلام حکیمان و امربه معروف و نهی از منکر را بر زبان جاری سازد.

و لقمه حــــــــــلال، باعث رضای پروردگار  در قلب شود.

 

لقمه ی شهوت و لقمه ی پاک

   در حدیث آمده است:

“هر کس طعامی را از روی شهوت و خواهش نفس( نه از روی نیاز بدن ) بخورد، خداوند حکمت را بر دل او حرام کند و هر کس چهل روز حلال بخورد، خداوند دل او را نورانی کند و چشمه های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری سازد.”

و نیز گفته شده:

“طعام خود را پاکیزه ساز تا دعایت مستجاب شود.”

و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

“کس چهل روز حلال بخورد خداوند دل او را برای ایمان روشن کند.”

 

عبادت با پرهیز قبول می شود

 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

” اگر آن قدر نماز گزارید تا مثل زه کمان باریک و لاغر شوید و آن قدر روزه بدارید تا مانند قوس کمان خمیده گردید، خداوند از شما نپذیرد مگر با پرهیزی که شما را از گناه و حرام باز دارد.”

و همچنین آن حضرت (ص) فرمود:

“عبادتی که همراه با خوردن حرام باشد، مانند ساختمان کردن بر روی ریگ یا آب است.”

پیامبر مکرم اسلام(ص) فرمود :

ریشه ی دین پرهیز است، پرهیزکار باش تا عابدترین مردم باشی. برای عمل با تقوا بیشتر اهتمام داشته باش تا برای عمل بدون آن. زیرا عمل با تقوا اندک شمرده نشود.”

 

دوست علی(ع) جز حلال نخورد

در کتاب مطالب السؤول آمده است:

“علی علیه السلام  فرمانده لشکری را به مردی از قبیله ثقیفه سپرد. آن مرد گوید: امام علیه السلام به من فرمود: فردا پس از ادای نماز ظهر نزد من باز گرد. فردا پس از ادای نماز ظهر، نزد حضرتش  بازگشتم و دربانی نیافتم که مانع من شود. پس بر آن حضرت وارد شده، دیدم نشسته و یک قدح و کوزه آبی نزد ایشان بود. حضرت ظرفی سر به مهر را طلب کرد، پیش خود گفتم؛ حتما مرا امین دانسته و می خواهد گوهری را از آن ظرف برایم بیرون آورد و نمی دانستم که در آن ظرف چیست. چون مهر آن را شکست، دیدم مقداری آرد در آن است. مقداری از آن را بیرون آورده، درقدح ریخت و مقداری آب نیز بر روی آن ریخت و نوشید و به من نیز نوشانید. من طاقت نیاورده، گفتم: ای امیرمومنان در عراق دست به چنین کاری می زنید(سرکیسه را می بندید) در حالی که گندم عراق فراوان است! فرمود: به خدا سوگند از روی بخل سر آن را مهر نکردم ولی به قدر ضرورت و کفایت خریداری می کنم و می ترسم که در آن را باز کنند و از غیر بر آن بیفزایند و من خوش ندارم که در شکم خود جز طعام پاکیزه داخل کنم، و به همین دلیل آن گونه که دیدی احتراز می ورزم، پس تو نیز از برگرفتن آنچه وجه حلال بودنش راندانی، بپرهیز.”

امام صادق علیه السلام فرمود:

“دوست علی علیه السلام جز حلال نخورد، زیرا صاحب او چنین بود .”

 

منبع: بحرالمعارف ، تالیف مولی عبدالصمد همدانی

/انتهای متن/

درج نظر