جلال: آدم غرب زده، قرتی است

افراط در نگاه شیء انگارانه به زن ایرانی در دوره ی پهلوی دوم، باعث موضع گیری شدید بعضی روشنفکران نسبت به سیاست های فرهنگی رژیم شاه در مورد زنان شد؛ سیاست هایی که ترویج شدید لوازم آرایش از محورهای مهم آن بود.

0

فاطمه قاسم آبادی/

در قسمت قبل در مورد  لوازم آرایشی صحبت کردیم  که زنان ایرانی در دوران پهلوی اول و دوم استفاده می کردند. این قسمت به بررسی نظرات روشنفکران آن دوران در مورد مقوله ی

آرایش «به زن تنها  اجازه تظاهر  در اجتماع را داده ایم. فقط تظاهر، یعنی خودنمایی، یعنی زن را که حافظ سنت، خانواده، نسل و خون است به ولنگاری کشیده ایم، به کوچه آورده ایم. به خودنمایی و بی بند وباری  واداشته ایم که سر و صورت را صفا دهد و هر روز  یک مد تازه را به خود ببندد  و ول بگردد. ما در کار آزادی صوری زنان سال های سال پس از این هیچ هدفی و غرضی جز افزودن به خیل  مصرف کنندگان  پودر و ماتیک – محصول صنایع غرب – نداریم».

در طول سال های بعد می پردازیم

در دوران پهلوی دوم برخی روشنفکران زمان بر عکس دوران های دیگر از روند رو به عقبی که برای زنان در نظر گرفته شده بود و آنها را تبدیل به مترسک ها و عروسک های تزئینی می کرد ناراضی بودند و به همین دلیل هم برای نشان دادن نا رضایتی خود دست به قلم شدند و پا در راه مبارزه ای طولانی گذاشتند.

 

اعتراض جلال آل احمد به عروسک ها

یکی از این روشنفکران جلال آل احمد بود که در این راه مقالات و نوشته های زیادی را پخش کرد تا با این سیستم نو ظهورکه زنان را  تبدیل به عروسک های توخالی می کرد، مبارزه کند.

جلال آل احمد در این باره می نویسد:

«آدم غرب زده، قرتی است. به خودش خیلی می رسد، با سر و پزش خیلی ور می رود همیشه انگار از لای زرورق باز شده است یا از فلان مزون فرنگی آمده است …».

وی در نقد سیاست  پهلوی دوم مبنی بر آزادی دادن به زنان می نویسد:

«به زن تنها  اجازه تظاهر  در اجتماع را داده ایم. فقط تظاهر، یعنی خودنمایی، یعنی زن را که حافظ سنت، خانواده، نسل و خون است به ولنگاری کشیده ایم، به کوچه آورده ایم. به خودنمایی و بی بند وباری  واداشته ایم که سر و صورت را صفا دهد و هر روز  یک مد تازه را به خود ببندد  و ول بگردد. ما در کار آزادی صوری زنان سال های سال پس از این هیچ هدفی و غرضی جز افزودن به خیل  مصرف کنندگان  پودر و ماتیک – محصول صنایع غرب – نداریم».

 

انتخاب ملکه زیبایی

در همین راستا در دوران محمدرضا پهلوی جریان های سیل آسای جدیدی چون راه انداری باشگاه ها و کاخ های جوانان، مسابقه های دختر شایسته یا همان انتخاب ملکه زیبایی و … انجام شد و با حمایت های فراوانی از جانب دولت و برخی رسانه هایی که دقیقا ابزارغربی کردن زنان بودند(مشخصا مجله زن روز در آن زمان)، روبرو شد. در همه ی آنها سعی شد زیبایی چهره به عنوان یک ارزش اصیل جلوه نماید؛ زیبایی که همراه بود با بی قیدی و بی پروایی و شکستن حرمت ها و حدود.

ملکه های زیبایی در آن زمان، طبق قواعد بین المللی و از پیش تعیین شده، از یک سری مراحل به بعد می بایست لباس هایی با برهنگی بسیار زیاد می پوشیدند و این برای دختران ایرانی که در فرهنگی آمیخته با دین و اعتقادات بزرگ شده بودند، به نوعی فاجعه به حساب می آمد. البته کارهای ضد فرهنگی که در سال های قبل از این توسط حکومت وقت با همکاری مطبوعات انجام گرفته بود، باعث شد که قبح این حدود هم حداقل برای دخترانی که مشتاق ملکه شدن بودند، بشکند.

 

مذهب باعروسک شدن زن مخالف است

امام خمینی (ره) که در واقع بنیان انقلاب اسلامی را از  اوایل دهه ی 40 گذاشته بودند و به دقت سیاست های فرهنگی رژیم را رصد می کردند، به این حرکت ها که در واقع بنا بر نظر و اراده ی رژیم شاه راه افتاده بود، به شدت اعتراض کردند و به این تبلیغات و اقدامات غرب زده عکس العمل صریح نشان دادند. امام خمینی ( ره) صراحتاً اعلام کردند:

«این شاه است که زن ها را به فساد می کشاند و آنها را  می خواهد عروسک بار بیاورد. مذهب با این فاجعه ها و دردها مخالف است نه با آزادی زن.»

 

بقیه روشنفکران

البته بقیه ی روشنفکران هم، به خصوص زنانی که ادعای طرفداری از جریان فمنیسم داشتند،  از وضع موجود رضایت نداشتند. چرا که این سوق دادن زنان به ظاهر گرایی افراطی دقیقا بر عکس سیاست های تفکرات  فمنیستی در مورد زنان و حضور آنها در اجتماع بود. این زنان که که در اوایل راه موافق کشف حجاب و برخی ظاهرگرایی های برآمده از آن  بودند، در دوران پهلوی دوم با دیدن روند نابودی ذهن و فکر زنان که حاصل سیاست های فرهنگی  و تبلیغات رژیم پهلوی بود،  به انتقاد از وضع موجود در این زمینه پرداختند.

 

مبارزه ی همگانی با افراط

در حقیقت منهای تمام تبلیغات آن دوران، فطرت زنان هرگز نمی پذیرد که با آنها مثل عروسک هایی که تنها فایده شان به نمایش در آمدن و استفاده های جنسی است رفتار شود. این ارزش مثل یک وجه مشترک تغییرناپذیر بین زنان، همیشه وجود داشته و دارد.

در دوران پهلوی دوم در مورد زیر پا گذاشتن حدود حیا و عفاف در مورد زنان افراط شد ، از این رو حتی موافقانِ روشنفکر آن زمان، به سمت مخالفت با حکومت وقت و سیاست هایش رفتند و این، شروعِ یک مبارزه ی همه جانبه بود؛ مبارزه ای که در سال های آخر عمر رژیم پهلوی و آغاز حرکت انقلاب اسلامی تبدیل به یک حرکت عمومی و همگانی در میان زنان ایرانی شد.

 

ادامه دارد…

/انتهای متن/

 

درج نظر