بانوی معلولی که کارآفرین شد

روزنامه شهروند/ زیر پوست نمایشگاه فجر مهارتی، بانوی معلول جسمی و حرکتی‌ای‌ حضور داشت که با اندیشه‌های سبز، سرنوشت را از سرنوشت. به نقل از فارس، نمایشگاه فجر مهارتی با همکاری اداره‌کل فنی‌و‌حرفه‌ای مازندران در ایام دهه فجر باب آشنایی مرا با کارآفرینانی باز کرد که قابل تأمل بودند؛ برخی روی دو پا راه‌می‌رفتند و با جسمی سالم دستاورد و مهارت خود را معرفی‌می‌کردند و اما برخی دیگر عصا زیر بغل داشتند، یا ولیچرنشین بودند.

0

به گزارش به دخت به نقل از روزنامه شهروند،همان بانویی که سرانگشتانش یارای نگهداری گوشی تلفن‌همراه نبود اما دل‌گویه‌هایش را برای دوستان پیامک می‌کرد؛ از توانایی ذهنش سخن می‌گفت و خدا را همراه خود در تمام لحظات زندگی‌اش می‌دانست.

بانوی معلولی که کارآفرین شد
ویلچرنشینی که کارآفرین شد
در این گزارش سخن از سختی کار نیست، محدودیت نیست، معلولیت نیست؛ همه حواس‌ها به اندیشه سبز آشفته‌ای معطوف‌شد که اصلا آشفته نبود. مریم آشفته جسم معلولش را در ویلچر محدودنکرد تابلوی‌نقاشی با رنگ‌روغن خلق کرد، گلدانی که با مروارید بافته‌شده‌بود و کوبلن‌دوزی که با دستان کم‌توانش نخ و سوزن را از روزنه‌های ریز ردمی‌کرد.
٤٠سال معلولیت جسمی و حرکتی در دوچرخ و یک صندلی خلاصه نشد، صندلی چرخداری که مادر و پدر و چهار برادر دلسوز آن را هدایت می‌کردند، تمام گل‌های دوخته‌شده رنگارنگ و هنرهای دستی و تجسمی از اندیشه نابی بود که به‌ گفته مریم، معلولیت میانبری برای رسیدن به خواسته‌هایم شد.
این بانوی کارآفرین از ترس سخن نگفت. او به دنیا آمدنش را نعمتی دانست تا مشکلاتش را حل کند، نه این‌که درون مشکلات حل شود.

اندیشه سبز در پس معلولیت
وی که با تمام توان فکری قوای جسمی‌اش را تقویت می‌کرد از اندیشه سبزی سخن گفت که در پس معلولیت جسمی و حرکتی متجلی شد. همان تفکری که جسمش را در ویلچر حبس نکرد و زندانی ترحم اطرافیان نشد.
آشفته از لحظه‌های حضور خود در نمایشگاه‌های صنایع‌دستی سخن می‌گفت، همان ساعاتی که باید در نگاه همگان قرارمی‌گرفت، تلنگری که سبب عرض اندامش در کنار همتایان زن با جسمی سالم می‌شد. غرفه‌ای که به او و توانمندی‌های ذهن و سرانگشتان متبحرش اختصاص داده شد، همان‌‌هایی که مریم با تمسک به خالقش خلق‌می‌کرد و برای بازدیدکنندگان قابل‌تحسین بود.

از نهضت سوادآموزی تا کارشناسی‌ارشد روانشناسی
بانوی کارآفرین مازندرانی دست بر پنجه خیال در جست‌وجوی حقیقت خود خدایش را کشف کرد؛ همان جسم پرتوانی که از ‌سال ٦٦ در ١٢سالگی درس‌خواندن را از نهضت سوادآموزی شروع‌کرد. بعد از دوران تحصیلی پایه وارد دانشگاه شد و مدرک لیسانس را در رشته حسابداری گرفت و درحال‌حاضر دانشجوی کارشناسی‌ارشد رشته روانشناسی عمومی است و در دانشگاه آزاد نکا ادامه تحصیل می‌دهد.
آشفته، سنگ‌تراشی و هویت‌دادن به جسمی بی‌جان، تکه‌دوزی، بافت و دوخت رومیزی و کارهای هنری را پرکننده اوقات‌فراغت خود هنگام تحصیل می‌داند و‌ سال ٩١ را سالی برای معرفی هنرهایش در عرصه نمایشگاهی دانست.

صدور مجوز تأسیس آموزشگاه صنایع‌دستی
این بانوی کارآفرین ساروی با دلی لبریز از شادی، لبخند پرمهرش را ارزانی اطرافیانش می‌کرد و می‌گفت مجوز تأسیس آموزشگاه صنایع‌دستی از سوی فنی‌وحرفه‌ای برایم صادر شد تا در رشته‌های هنرهای تزیینی و دوخت سنتی کارآفرینانی را تربیت کنم که هم از گوشه‌نشینی در خانه خارج شوند و هم مهارت‌های خود را شکوفاکنند.
آشفته می‌گوید با توکل به خدا «مائده آسمانی» مرا به تعالی رساند: همان انجمن خیرانی که سبب شد در محل نمایشگاهی حاضر شوم و توانمندی‌هایم به ظهور برسد. حمایت‌های مادرانه فاطمه ولایتی، مسئول انجمن مائده آسمانی گامی بود برای پیشرفتم در عرصه فنی‌وحرفه‌ای که اگر تعامل انجمن با فنی‌وحرفه‌ای نبود کارآفرین تلقی نمی‌شدم و مجوز تأسیس آموزشگاه برایم صادر نمی‌شد.

سرنوشت را از سرنوشت
مریم آشفته که درحال‌حاضر چهره موفق در آموزش‌وپرورش و نخبه فنی‌وحرفه‌ای در مازندران شناخته شده است، دست از پویایی برنداشته و زندگی و سرنوشت خود را به‌صورت کتاب از سرنوشت.
این بانوی کارآفرین در بخشی از دلنوشته‌هایش آورده است:
گرچه معلولم ولی اندیشه‌ام معلول نیست
عزت‌نفسم مرا نزد همه ممتاز کرد
نقص جسمی مانع کار و تلاش من نشد
حاصل کارم هنرهای ظریف دستی است
پرسشی دارم ز مسئولان کشور یک به یک
انتظارم از همه این است که ما را حس کنند
«آشفته‌ام»
معلولان جسمی و حرکتی بنا بر قانون، حقوقی برای‌شان تعریف‌شده که لازم است مسئولان و متولیان امر با توجه به رفع نیازها، حمایت‌های دولتی را از این اقشار دریغ نکنند.

/انتهای متن/

درج نظر