این داماد بی حیای ما…

هر نوع خطا و اشتباهی را که از یک جوان سر می زند نمی توان به خیانت و رابطه نامشروع تعبیر کرد. چنین نسبتی دادن به کسی ، اگر اثبات نشود،  از نظر شرع می تواند مجازات سختی داشته باشد.

1

ملوک خانم مادر جوانی است که با اضطراب و پریشانی بسیار به دفتر آمده و از مشکل فرشته فرزند  جوانش که تازه از سنین نوجوانی خارج شده و ازدواج کرده، این طور تعریف کرد:

دخترم را در سن سیزده  سالگی شوهر دادم به منوچهرکه 10 سال از خودش بزرگتر و از اقوام و آشنایان پدری فرشته است. دخترم تازه به سن رشد رسیده بود که آنها به خواستگاری اش آمدند. هر چه من مخالفت کردم کسی توجه نکرد. چون خودم هم کم سن و سال ازدواج کرده بودم و خیلی در خانه شوهرم سختی کشیده بودم، نمی خواستم فرشته را در بچگی شوهر بدهم و گرفتارش کنم.

آنها بعد از قول و قرار با شوهرم بالاخره  راضی اش کردند که ابتدا در سیزده سالگی سالگی فرشته را به عقد شرعی منوچهردراورند و بعد در پانزده سالگی عقد را ثبت کردند. ولی قرار شد بعد از سربازی منوچهر، دخترم را به خانه بخت ببرند. فرشته  مدرسه می رفت و درس می خواند. منوچهر هم گاه گاهی مهمان ما می شد و در مهمانی های خانوادگی دور هم بودیم. منوچهرکه  سربازی اش تمام شد، فرشته 14 سال و نیم داشت. درهمین زمان بود  که عروسی  گرفتند و دخترم به خانه خودش رفت.

مدت زیادی از عروسی نگذشته بود که متوجه شدم دخترم ناراحت است.اوایل چیزی از علت ناراحتی اش بروز نمی داد . شاید چون می ترسید ناراحت شوم و یا به پدرش بگویم و مشکلی ایجاد شود.

یک روز دیدم با سر و صورت زخمی که نشان می داد کتک خورده، به خانه مان آمد. من که وضع فرشته را این طوری دیدم خیلی ناراحت شدم و برایش غصه می خوردم که چرا روزگارش خراب شده. پرسیدم: چه شده؟

گفت: شوهرم اصلا به من محل نمی گذارد و همش سرش تو موبایلش است و با زنهای متعدد ارتباط دارد.

پرسیدم: از کجا فهمیدی؟

گفت: تلفنش را مخفیانه دیدم. آنقدر بد بود که من خجالت کشیدم. وقتی بهش گفتم گقت: همینه که هست! به تو ربطی نداره.

فرشته در این مورد تا آن روز چیزی به من نگفته بود. منتها فهمیدم که  با همه این اختلافات و کج خلقی های شوهرش، به او علاقه دارد.

الان فرشته پانزده  ساله و باردار است ولی اخیرا فهمیده که غیر از فیلم ها و عکسها و گروه های موبایل، منوچهر با زنی شوهردار هم درارتباط است و کار به جایی رسیده که شوهر آن زن به سراغ دامادم آمده و زد و خوردهای مفصلی هم بین شان درگرفته است.

الان دخترم که خیلی ترسیده به خانه ما آمده. پدرش بخاطر این خیانتی که دامادم کرده قصد دارد طلاق دخترم را بگیرد و حاضر نیست از کار او چشم پوشی کند.

البته با همه این ها فرشته  شوهر و زندگی اش را دوست دارد بخصوص اینکه باردار هم هست.

ما مانده ایم که چه کنیم؟ من دخترم را با امید و آرزوهای خوب بزرگ کردم و نمی توانم بدبختی اش را ببینم.

پرسیدم: از کجا می دانید دامادتان خیانت کرده؟ مگر چیزی از او دیده اید؟

گفت: عکس های بسیار زشت و زننده روی گوشی اش از آن زن دیده ایم. به زور و تهدید مجبورش کردیم باز کند و نشان مان بدهد. بعد از آن بین منوچهر و پدر فرشته بحث و دعوا پیش آمد و یک بار که با پررویی و بی پروایی حرف های نامربوطی تحویل شوهرم داد، پدر فرشته کتکش زد و از خانه مان بیرونش کرد. الان دخترم منزل ماست تا تکلیفش معلوم شود.

 

پاسخ دکتر فرزانه اژدری :

در فرهنگ عامه ممکن است هر نوع ارتباط خلاف اخلاق و عرف بین یک آقا و خانم  تعبیر به خیانت و روابط نامشروع شود، در حالی که  بر اساس نظر دین اسلام اثبات یک رابطه خاص نامشروع بین یک زن و مرد شرایط خاص وسختی دارد که در عمل امکانش بسیار سخت یا گاهی محال است. پس نمی توان براحتی به کسی برچسب خیانت با معنای خاص رابطه نامشروع را زد.

بنابراین پاسخ ما به این خانم این بود:

  • وقتی یک خطای اخلاقی از کسی سرمی زند بهتر است نباید به او برچسب خائن و … بزنیم. صرف حرف زدن با کسی و ارتباط با او در گروه های موبایلی نمی تواند مصداق خیانت باشد. به لحاظ شرعی هم این زدن بی دلیل این برچسب ها مستوجب حد شرعی هم هست.
  • به کار بردن راحت لفظ خیانت این اشکال را هم دارد که برای دخترخودتان آزاردهنده است.  وقتی او هنوز همسرش و زندگی اش  را دوست دارد، نباید به همسر او نسبت های زشت داد، حتی اگر او خطاهایی را هم مرتکب شده باشد. بر عکس بهتر است شما دخترتان را به صبوری و خویشتن داری و تدبیر دعوت کنید تا بتواند به همسرش کمک کند با عادت های بد مقابله کند و کنارشان بگذارد.
  • اوایل زندگی از این نوع اختلافات و اشتباهات برای افرادی که از نظر فرهنگی و اخلاقی زمینه قبلی خوبی ندارند پیش می آید. این مرحله باید با صبوری طی شود و زمینه های اشتباه برای فرد خاطی از بین برود. مخصوصا که الان این زندگی مشترک محصولی هم دارد و آن، فرزند مشترک است. بحث از طلاق و جدایی و … را بهتر است به این زودی پیش نیاورید. شاید بهتر باشد که فرصت دوباره به زوج جوان برای حل مسائل شان در زندگی مشترک بدهید.
  • در این موارد گاه چشم پوشی کردن وپوشاندن خطا اثر مثبت تری دارد بر روی فرد خطاکار دارد تا بی آبرو کردن او و برملا کردن خطایش.

سعی کنید آبروی دامادتان  را که آبروی دخترتان و خانواده شماست، حفظ کنید. اگر کار خلاف اخلاق و عرفی از سر نادانی و جهالت و جوانی از داماد شما سرزده، سعی کنید که زیاد علنی اش نکنید تا آبروی او حفظ شود و بی پروا و بی حیا نشود، نه آنکه به او اصرار کنید که عکس هایی را که سعی دارد مخفی اش کند، به شما نشان دهد!

  • در ماجرای آن خانم شوهر دار شما مطمئنید که داماد شما مقصر است؟ از کجا می دانید که آن خانم به میل خود و از روی قصد و غرض عکس های خود را برای داماد شما نفرستاده و بنوعی او را به سوی  کار خلاف سوق نداده است؟
  • اگر داماد شما قانوناً خلافی غیر اصول و اخلاق زندگی مشترک انجام داده، بدون جار و جنجال قانوناَ با او  برخورد کنید.شما می توانید به کمک قانون از دامادتان تعهد بگیرید که دیگر مرتکب کار خلاف نشود و به وظایف و تعهدات خود در زندگی مشترک پای بند باشد .

 

  • این که قبل از ثبت رسمی ازدواج ، عقدی شرعی صورت گرفته، کار خوبی نبوده و بهتر است خانواده ها از این نوع کارها پرهیز کنند. چرا که در صورت بروز هرگونه اختلافی قبل از ثبت واقعه نکاح، اثبات زوجیت برای افرادی که زیر سن قانونی ازدواج می کنند، مشکل است و آثار و تبعات زیادی دارد.

/انتهای متن/

نمایش نظرات (1)