اقدام پدرم، جرأت بر خداوند متعال بود

«معاویه پسر یزید» با “یزید پسر معاویه” چقدر فرق دارد؟ او که فرزند یزید بود و شاهد خیلی از فجایع پدر، ثابت کرد که بر خلاف دو عامل مهم وراثت و محیط ، می توان جور دیگری شد، جوری متفاوت با پدران و محیطی که در آن نشو و نما کرده ای.

0

 خیلی از روان شناسان می گویند: «انسان محصول وراثت و محیط است».

اما اگر واقعا انسان محصول وراثت و محیط است، چرا خداوند در خیلی از آیات قرآنی فرزند انسان های فاسق را، که به راه پدران می روند، توبیخ می کند و از آنها انتظار دارد که به راه توحید و نیکوکاری بروند؟

اصلا انسان می تواند بر خلاف وراثت و محیط خود، راه مستقلی در پیش بگیرد؟

جواب این سوال مثبت است. شاید بتوان بارزترین مصداق افرادی را که برخلاف وراثت و محیط، راهی به سوی حق طی کرده اند، شخص «معاویه پسر یزید» دانست.

 

پدر، مادر و کاخی که در آن بزرگ شد

معاویه، پسر یزید و نوه ی معاویه بود؛ یعنی عضوی از خاندان بنی امیه.  مادرش هنده دختر عتبة بن ربیعه بود و دو برادر تنی هم به نام های خالد و ابوسفیان داشت. پدر او یزید در بدی شهره ی عالم بوده است. او در محیطی رشد کرده بود که در آن فسق و فجور به صورت علنی و آشکار انجام می شد. معاویه در کاخی زندگی می کرد در اوج  ناز و نعمت و رفاه و در حاندانی در اوج قدرت. پس از او انتظار می رفت مانند اطرافیانش و پدرش رفتار کند.

اما معاویه  در نوجوانی شاهد سخنرانی امام سجاد-علیه السلام- و حضرت زینب –علیهاالسلام- در کاخ پدرش بود؛ و شاید در همان زمان حقانیت خاندان رسول-صلی الله علیه و آله- را درک کرد. پنج سال بعد وقتی در سن 20 سالگی پدرش مرد و خاندان بنی امیه به عنوان خلیفه با او بیعت کردند، او به منصب خلافت پشت کرد.

 

راه پدر و پدربزرگم بر باطل بود

معاویه بعد از آن كه خودش را از حكومت خلع كرد، درحالی که بیمار بود، در مسجد جامع دمشق به منبر رفت و مدت زیادی به حالت سكوت نشست. سپس حمد و ثنای خداوند را به طور بلیغ به جا آورد، پیامبر و اهل بیتش را به نیكی یاد كرد و گفت:

«همانا جدم معاویه، كسی كه به حكومت سزاوارتر بود (منظور امام علی”ع”) را كنار زد. كسی كه به پیامبر نزدیك بود، فضلش عظیم بود، سابقه‌اش در اسلام از همه زیادتر بود، در بین مهاجران قدرش از همه بیشتر بود. از همه شجاع‎تر بود، علمش از همه بیشتر بود، از نظر ایمان اولین نفر بود و از نظر ارزش شریف‎ترین بود. مصاحبتش با پیامبر(صلی الله علیه و آله) از همه قدیمی‌تر بود. پسرعموی رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، دامادش، برادرش، همسر دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) كه رسول خدا با اختیار او را برای دخترش برگزید. پدر دو سید بزرگوار اهل بهشت.

پدرم هم به خاطر كارهای بدش و اسراف بر نفسش متخلق به اخلاق امت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نبود. او تابع هوای نفس بود. خطاهای خود را نیكویی می‌دید و اقدامی كرد كه آن اقدام، جرأت بر خداوند متعال بود. او حرمت اولاد رسول خدا را شكست، عترت پیامبر را کشت و کعبه را سوزاند…»

 

«حق» را گفت و هزینه اش را پرداخت

معاویه پسر یزید حتی بعد از آن سخت جلوی مادرش ایستاد و پیشنهاد او مبنی بر جانشین شدن خالد به جای خودش را هم نپذیرفت. زیرا او این جایگاه را فقط مختص خاندان پیامبر(ص) می دانست.

معاویه اندکی پس از این اقدام مُرد و از میان خاندان خبیث بنی امیه «مروان حکم» قدرت را در دست گرفت و جانشین معاویه پسر یزید شد. بعضی از راویان تاریخ اسلام در کتاب های شان نوشتند که او پس از آن سخنرانی در مسجد، از بیماری مرد و برخی هم نوشتند که او را با زهر کشته اند.

 

منابع:

1-«دایرة المعارف تشیع»، جلد 15، انتشارات حکمت، چاپ 1394.ش، ص 395

2-کتاب «تاریخ اسلام»، زیرنظر دکتر صادق آئینه وند، دفتر نشر معارف، چاپ دوم 1382.ش، فصل هشتم

/انتهای متن/

درج نظر