آرایش های غلیظ باز می گردد

روند شدت استفاده از لوازم آرایش در کشور ما، بعد از تمام شدن جنگ، روند رو به عقبی داشت. در راستای این عقب گرد فرهنگی، سینما و تلویزیون و حتی دولت هایی که روی کار آمدند هم، بیشتر همکاری کردند تا کمک به حل این معضل.

0

فاطمه قاسم آبادی/

 در قسمت های قبل به بررسی روند آرایش در زمان انقلاب و جنگ پرداختیم حال می خواهیم نگاهی به سیر تغییرات آرایش از زمان جنگ به بعد بیندازیم.

 

شروع دوباره ی ظاهرگرایی

اگرچه در سال های اول انقلاب، نمایش ثروت در جامعه ی ایرانی  ارزش نبود، اما در خلال سال های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ با تمام شدن جنگ، به تدریج ثروت به ارزش تبدیل شد و این امر بر روی ارزش های دیگر  از جمله زیبایی  و ظاهرآرایی تاثیر گذاشت.

متاسفانه مردم با فاصله گرفتن از فضای مقاومتی و معنوی انقلاب و جنگ تحمیلی، به سمت جایگزین کردن ارزش های دیگر در زندگی خود رفتند. سیاست های دولت در این مقطع  چندان جالب نبود  و همسو با دامن زدن به فرهنگ همه جانبه مصرفی که از غرب وارد فرهنگ ما شد،بود این روند طوری پیش رفت که از سال ۱۳۷۰ موج واردات عظیم مواد آرایشی به کشور آغاز می شود.

 

کم کاری فرهنگی

حقیقت این است که ما در دوران جنگ به خاطر فضای معنوی و مقاومتی که ایجاد شده بود، نیازی به تبلیغ در مورد ارزش های مان نمی دیدیم و این بزرگترین ضربه را به آینده ی فرهنگی مان  زد، چرا که کارهای فرهنگی معمولا دیر بازده است و بعد از شاید ده سال مداومت برای جا افتادن یک فرهنگ در نهایت می شود آن فرهنگ را برای مردم یا جا انداخت و یا از آن در ذهن مخاطب جوان مراقبت و محافظت کرد.

در سال های پس از جنگ قضیه ی تجمل گرایی و رفتن به سوی ارزش های ظاهری هم به خاطر همین بی تفاوتی ها اتفاق افتاد . غفلت از پیشروی فرهنگ غربی که روز به روز بیشتر جایش را در زندگی مردم باز می کرد و عدم اهمیت به این موضوع مهم باعث شد ما از نظر فرهنگی و ارزشی عقب بیفتیم.

 

سیاست دولت های مختلف در مورد آرایش

در دوران اصلاحات روند گرایش روزافزون به مواد و لوازم آرایشی ادامه یافت. در این مقطع برخی آثار منفی میان مدت استفاده ی افراطی از این لوازم آشکار شد و به موازات آن، افزایش آمار جرایم غیراخلاقی و رشد معضلات و آسیب  های اجتماعی پدیدار گشت.

همچنین در این دوران در کنار گرایش شدید زنان به لوازم آرایش، موج جدید تمایل به زیبایی های تصنعی با توسل به شیوه هایی چون  جراحی های زیبایی (جراحی بینی، جراحی پلاستیک غیر ضروری وتفننی، گونه گذاری و …) رونق گرفت.

در دوران دولت نهم و دهم نیز علی رغم اجرای طرح امنیت اجتماعی و طرح های مشابه دیگر پیشرفت محسوسی در جهت تغییر ذائقه ی زن ایرانی در استفاده ی افراطی از لوازم آرایشی صورت نگرفت.

 

ارزش ها کمرنگ می شود

گفتیم که در دوران قبل از انقلاب مردم و حتی بخشی از روشنفکران به خاطر رواج یک سری ضد ارزش ها و افراط در بی حیایی در قالب هنر و مصرف گرایی و … عکس العمل نشان دادند و آن را محکوم کردند. در حال حاضر  هم این نوع عکس العمل ها به صورت های آشکار و نهان در مورد افراط در ظاهرگرایی ، خودآرایی و …غیر اصولی در میان اقشار مختلف مردم وجود دارد. بسیاری از مردم از وضعیت ناهنجار و نابسامانی که در ظاهر بسیاری از دختران و زنان جوان وجود دارد، ناراضی هستند و معترض. منتها به خاطر بسیاری ملاحظات بسیار در خیلی موارد این اعتراض ها خیلی آشکار و رسانه ای نمی شود.

 

سینما و تلویزیون در خدمت آرایش

متاسفانه در این سال ها  درترویج استفاده ی افراطی از لوازم آرایشی، رسانه ها و به خصوص سینما و پس از آن تلویزیون، تاثیر بسزایی داشته اند و با ارائه ی چهره هایی با آرایش های غلیظ از ز نان هنرپیشه(به نام گریم!) عملا این اندازه و کیفیت آرایش غلیظ را در سطح جامعه امری رایج و عادی ساخته اند  به طوری که آرایش غلیظ به نوعی نمادی از زیبایی و جذابیت زنانه که باید در معرض دید عام قرار بگیرد، تلقی شود.

متاسفانه در این رسانه ها و به خصوص سینما، همیشه شخصیت های دختر و زن اصلی داستان، با آرایش های غلیظ و حجاب نامناسب روبروی دوربین رفته اند و بر عکس دختران و زنان با نقش های فرعی و حتی منفی ظاهر بسیار ساده و بدون آرایش داشته اند و حتی گاه پوشش شان چادر بوده است.

بهتر از این نمی شد برای دختر و زن مخاطب ایرانی، آرایش را ارزشمند و پوشیدگی و سادگی را نوعی ضد ارزش نشان داد.

 

اصول آرایش را هم رعایت نمی کنند

در تمام فرهنگ ها پای بندی به حد و کیفیتی از پوشش وآرایش برای هر محیط متناسب با اقتضائات آن، یک امر جاافتاده و مقعول به حساب می آید و این مساله ای نیست که مختص جامعه ی ما باشد. برای مثال محیط کار در هر جامعه ای محیطی جدی و حرفه ای است که در آن  باید یک سری استاندارها و قواعد برای لباس و پوشش رعایت شود. سادگی و نبود آرایش از اولین قواعد این محیط های کاریست تاکارکنان با آرامش و خیال راحت و به دور از هرگونه حاشیه که مانع تمرکز و فعالیت حرفه ای جدی می شود، به کارشان بپردازند.

متاسفانه در حال حاضر این نوع قواعد در محیط های کاری در جامعه ی ما به راحتی زیر پا گذاشته می شود. در این میان مخصوصا شاهدیم که بعضی زنان کشور ما اصول اولیه ی آرایش که درکجا، باید چطور آرایش کنیم، را هم در نظر نمی گیرند.

چطور می شود که با همان لباس و آرایش که قرار است به مهمانی برویم یا حتی به عروسی، صبح به محل کار یا مرکز خرید می رویم و احیانا شب هم به یک مکان عمومی مثل پارک یا سینما؟

سوای هنجارهای دینی و عرفی، آیا عقل بر این نوع رفتار و ظاهر آرایی از سوی این گروه از زنان صحه می نهد؟

به نظر می رسد در حال حاضر مردم در مورد وضعیت ظاهری ناهنجار که سیمای جامعه ی ایرانی را به هم ریخته است، ناراضی اند. اما این که برای اصلاح امور چه باید کرد، به نوعی همه منتظرند که دولت ها و بلکه مجموعه ی حاکمیت حرکتی اساسی و موثر انجام دهد.

عدم توجه به اهمیت اموری مثل افراط در آرایش و ظاهرنمایی و خودآرایی  بی تردید عوارض بسیار بر روی ابعاد مختلف در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی در جامعه ی ایرانی خواهد داشت؛ عوارضی از قبیل روابط نامتعارف بیرون از خانواده، آمار بالای طلاق ها،  سردی روابط زناشویی به علت مقایسه های بی پایه و…؛ عوارضی که به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران حاصل کمرنگ شدن مبانی اخلاقی و دینی در جامعه است.

/انتهای متن/

درج نظر